• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
شنبه 29 آذر 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه یادداشت

تحلیل یک رسانه اصلاح‌طلب بر “طلا”ی پرویز شهبازی⇐تحت تاثير شلختگي‌هاي فيلمفارسي!!/حضور «شيطان رجيم» را مي‌شود در سراسر فیلم حس کرد!/تحول شخصيت‌ها شبيه به باليوودِ قديم است!!/نصيحت‌هاي آيتميك دهه ‌شصتي، دستمايه فيلمنامه‌ شده!/انگار يك پيرمرد خشك بازاري، فيلم را ساخته!/فیلمهای سلحشور و شورجه، فیلمتر است!/وزارت ارشاد دربرابر وزارت ارشاد درون فیلمساز، عددی نیست!

17 اردیبهشت 1399
در یادداشت
2 1
A A
0
طلا

طلا

سینماروزان: آخرین فیلم پرویز شهبازی “طلا” به‌جای اکران رسمی از طریق اکران آنلاین به مخاطبان عرضه شده و نقطه نظراتی متفاوت نه نسبت به نحوه عرضه که نسبت به گرفتاری سازنده در تسلسل روایی را موجب شده است.

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد در تحلیلی بر “طلا” به نقد دور باطلی پرداخته که کارگردان را گرفتار ساخته.

متن تحلیل “اعتماد” را بخوانید:

اين طلاي شهبازي است. نوآور و خلاق در چارچوب سست و تنگ كارنامه نوشتاري و تصويري «پرويز شهبازي». مي‌شود احساس كرد يك گام رو به جلو آمده اما خدايي ناكرده توقعات بالا نرود كه اوج خلاقيت فيلمسازش در حذف شخصيت هميشگي «دختر دانشجوي شهرستاني» خلاصه شده و اين ‌بار، خبري انگار از پسران در كمين عفت‌هاي از شهرستان آمده و گرسنگان گرگ ‌صفت ساكن تهران نيست؛ اما همچنان پندها و پيام‌هاي اخلاقي فيلم‌سازش را مي‌توان در تار و پود اثر احساس كرد؛ نصيحت‌هاي اتوبوسي كه جوانان را به ‌جاي كشيدن سيگار به خوردن پسته تشويق مي‌كنند و دوستي‌هاي قبل از ازدواج را معلول فريب شيطان مي‌دانند و نسل جوان را نسلي سركش، دروغ‌گو، بي‌هويت و پُر از احساس گناه تصور(و تصوير) مي‌كنند! جالب اينكه حضور «شيطان رجيم» را مي‌شود توي فيلم‌هاي پرويز شهبازي حس كرد. هر جا جوان هست، سروكله شيطان پيداست. دختري اگر هست در كنار پسري، مقصد و مقصود شيطان است.

انگار يك دُگم، يك پيرمرد خشك بازاري تُپل ‌مُپل كه صبح ناشتايي زده مي‌رفته دم حجره و ظهرها كباب‌خوران با پياز، از پشت دخل، نسل جوان را برانداز مي‌كرده و به خيالش جوان‌ها را شناخته، دارد فيلم مي‌سازد، فيلم‌هايي درباره جوانان. وزارت فرهنگ و ارشاد در برابر وزارت «صرفا ارشاد» درون آقاي روشنفكر(از نظر دوستان منقد) كه عددي نيست! شهبازي يك تنه مقابل اين نسل ايستاده- شايد بي‌آنكه خود بداند- و دارد از پشت دوربين، باورهاي واپس‌گراي خود را نفرت‌پراكني مي‌كند. ساختاري تحت تاثير شلختگي‌هاي فيلمفارسي و فكري نوستيز. مباحث شعاري و بدوي و روايت‌هاي سطحي آثار «پرويز شهبازي» از «نفس عميق» تا «طلا» و تا «خانه دختر» و «سال دوم دانشكده من»(به عنوان نويسنده فيلمنامه)؛ نصيحت‌هاي آيتميك دهه ‌شصتي كه روزگاري از تلويزيون پخش مي‌شد، دستمايه فيلمنامه‌هاي اوست. روابط مخوف و شيطاني قبل از ازدواج، مردان رياكار و زنان ساده كه قرباني سادگي‌شان مي‌شوند يا حتي مرداني كه تن به خيانت داده و يك دختر معصوم را از راه به در مي‌كنند. و از آنجايي كه اين موضوعات بايد به سرانجامي شبيه به پايان همان آيتم‌هاي پندآموز برسد، سرنوشت زنان و مرداني كه روابط آزاد و راديكال دارند به نيستي و ويراني ختم شده كه معمولا پايان كارشان مرگ است و روباه‌هاي مكاري كه به انتظار پينوكيوهاي ساده شهرستاني نشسته تا يك لقمه چپشان كنند نيز دچار سرانجامي شوم مي‌شوند و اين چرخه ادامه‌دار است حتي در «طلاي شهبازي». اين فيلم‌ها فقط يك جمله در تيتراژ كم دارند و اگر پيش از آغاز بر سياهي نوشته مي‌شد:«هر چه كني به خود كني، ‌گر همه نيك و بد كني» لااقل تكليف تماشاگر با اثر معلوم مي‌شد و در مرز بين بدويت ملموس و روشنفكري نامحسوس برآمده از مطبوعات گير نمي‌كرد. در عين حال از منظر سينمايي، چيزي درخور و جنبه‌اي قابل توجه را در آثار شهبازي نمي‌توان يافت كه فن كارگرداني‌اش مشهود باشد.

در يك نگاه كلي اگر آثار او با فيلم‌سازان هم‌ترازش مثل مرحوم «فرج‌الله سلحشور» يا «جمال شورجه» مقايسه شود به ‌رغم تمام نظرات مخالف، فيلم‌هاي ديگر هم‌رديف‌هاي شهبازي، فيلم‌تر است و راه ورود بهشان سرراست‌تر و تكليف منقدان نيز معلوم‌تر تا آثار خود او. تازه «شيطان» آن آثار، واقعا شيطان است و اينجا چيزي است شبيه به «شيطونك»!
اتفاق ساده آغازين «طلا» با اجرايي ضعيف از همان لحظه‌هاي نخست پاي خنده را وسط مي‌كشد: رفقا رسيده و نرسيده يادشان مي‌اُفتد، دوربين روشن است و بايد در اين 80 دقيقه، مغازه زد. 4 جوان بي‌آينده لنگ در هوا كه يكي ميان خارج رفتن(معلوم نيست دقيقا كدام خارج؟) و اينجا ماندن و «سوپي» زدن، دومي را انتخاب مي‌كند! (معلوم نيست با چه متر و معياري) و يكي ديگر هم 6 ماه است حقوق نگرفته؛ اما خوب خرج مي‌كند و چندان مشخص نيست هدفش چيست! (هومن سيدي) و سومي 10 سال است كار مي‌كند و اتفاقا حقوق هم مي‌گيرد اما آه در بساط ندارد و چهارمي باباي پول‌دار، زندگي خوب، آينده‌دار با شخصيت، مهربان؛ اما چون اولا زن است و ثانيا جوان و ثالثا دارد در فيلم «پرويز شهبازي» بازي مي‌كند بايد يك‌جوري زندگي‌اش را دستي‌دستي به نابودي بكشاند! از اين روي، چندان عجيب نيست كه نماد مظلوميت زنانه در سينماي ايران- نگار جواهريان- كه در نيمه نخست داستان، شخصيت معقولي دارد و پيش‌قدم در كار خير، ناگهان پيشنهاد دزدي مي‌دهد و مرد غيرتمند داستان كه ثانيه‌اي قبل مي‌گويد:«اگه قرار بود از اين كارا بكنم، الان وضعم اين نبود»، فورا در كسوت دزد در مي‌آيد. 6 ماه كار بي‌مزد را باور كنيم يا دزدي‌تر و تميزش را؟ تحول‌ شخصيت‌ها شبيه به باليوودِ قديم است در «طلاي شهبازي»؛ بي‌درنگ و از پشت درخت! اينكه شخصيت‌ها جان ندارند نيز معلول باور سازنده است نسبت به جوانان و بعيد است برگردد به ناآشنايي به فن فيلمنامه -كه بعد از بيش از ده فيلم‌نامه و 7 فيلم بلند… در واقع در باور آثار فيلمسازش، اينها جوان هستند و خام و «حرف‌گوش‌نكن» و اقداماتشان نيز چندان قابل هضم نيست؛ بنابراين هرچه غيرقابل باور، روشنفكرانه‌تر. همانطور كه دردِ پسرِ پول‌دار «نفس عميق» مشخص نيست، دردِ دختر پول‌دار طلا نيز -و در اين ميان دردِ تمام جواناني كه در فيلم‌هاي سازنده‌اش شلنگ تخته مي‌اندازند! تنها مي‌دانيم اينها جوانانِ گناه‌كارند و فقط به فكر لذت. پسر مي‌پرسد: «شب چيكاره‌اي؟» و دختر -كه باردار است اما هنوز ازدواج نكرده- احساس گناه مي‌كند. تاوان اين گناه را نيز با سقط نكردن و مادر بودن مي‌پردازد كه اين برمي‌گردد به خلاقيت كارگردان در «طلاي خود» كه برخلاف ساير فيلم‌هايش، زنِ گناه‌كارش را سر به نيست نمي‌كند؛ اما مرد همچنان خواهد مُرد و پرسشِ منطقي «چرا پول‌ها را چنين قابل دست‌يابي [و تابلو] توي كيفش مخفي كرد كه اين‌طور به راحتي كشته شود؟» اين‌جا كارساز نيست چون پس از گذشتن از مرز، كشتنش توسط كارگردان كار سختي محسوب مي‌شد! يا بايد «فروتن» باشي و طلافروش يا فروتنانه دلارها را كف دست بگيري و بميري! تنها يك زن اهل روابط خارج از عرف نبود كه بعد مي‌فهميم بيچاره كارگري مي‌كند و ما زود قضاوت كرده‌ايم. تنها يك موسيقي جان‌سوز كم داشت و درختي كه مرد را از پسِ پشتِ خود، متحول سازد! از اين كليشه‌تر؟

اسم فيلم بي‌خود «طلا»ست. رابطه مرد (سيدي) و برادرزاده‌اش (طلا) اصلا شكل نمي‌گيرد. اصلا آدم‌هاي توي فيلم به كسي تعلق خاطر ندارند كه علاقه شخصيت اصلي داستان به يك بچه -كه پنج دقيقه هم در فيلم نيست، ديده شود. دختر پدرش را مي‌كشد و  پدر (پدرِ طلا) فرزندش را ماه به ماه نمي‌بيند و خيالشان هم نيست، حالا عمويي پيدا شود و دلش براي «طلا» بسوزد؟ جوان‌ها جاهل و نادم، كافر و دنباله‌روي شيطان رجيم. آدمِ خوب در فيلم كيست؟ يك پدربزرگِ دل‌نشين داريم كه پاي وامِ نسل جوان را امضا مي‌كند. ضمانت‌شان را مي‌كند. بيچاره دوست‌داشتني. كاش جوان‌ها هم به پاكي اين پدربزرگ بودند، نه؟ اين احتمالا آرزوي كارگردان است كه با نماي درشت چهره شيطان/ شخصيت‌هاي جوان خود را به وقتِ ارتكاب جرم تصوير مي‌كند و آنها را در برزخِ رنگ و لعاب تصويرهاش رها مي‌كند تا مرگ‌شان آينه عبرتي شود براي جوان‌هاي تماشاگر. من اما همچنان معتقدم اين «طلاي شهبازي» است؛ اثري كه مي‌شود تا آخر تماشايش كرد و اگرچه دل‌سرد و خسته سالن را ترك گفت اما لااقل نه شهرستاني دارد، نه تجاوزي، دوخت و دوزي، نه «آهنگراني»  كافري و نه فروتني و نه موسيقي پاپِ سطحي پاياني. به نظر شما اين گامي به جلو براي فيلمسازش نيست؟

پیوند کوتاه: https://www.cinemaroozan.ir/?p=60288
image_print
برچسب ها: پرویز شهبازیسینماروزانسینماژورنالطلا
نوشته قبلی

پیگیری سینماروزان جواب داد ⇐معرفی رسمی “سمفا” به‌عنوان مرجع خرید بلیت سینماها/تمام سامانه‌های آنلاین بلیت‌فروشی باید زیرمجموعه “سمفا” قرار گیرند

نوشته‌ی بعدی

درگذشت بنیانگزار گلرنگ و بانی پردیس پرمخاطب کوروش

مطالب مرتبط

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

23 آذر 1404

سینماروزان/ احمد محمداسماعیلی: مستند «لاماسو» محصول نماوا جزو مستندهای پرتره است که براساس زندگی شخصیت های معروف هنری ، سیاسی...

فیلم های کپی

فیلم «های‌کپی»؛ ملغمه‌ای low level!

19 آذر 1404

سینماروزان/حامد مظفری: آیا به صرف استفاده از یک ستاره‌ی سابقا ممنوعه و معدود مظاهر باقیمانده از فیلمفارسی میتوان فیلمی ساخت...

یزدان عشیری+جشنواره جهانی فجر

وقتی ده‌ها جشنواره سینمایی در کشور داریم، چرا باید حتما جشنواره فجر را تجزیه کنیم؟/ این درخت تناور ریشه‌های عمیق دارد؛ هرس اشتباه بدجوری به درخت آسیب زد/هیچ دلیل قانع‌کننده و عقلانی برای گسست بخش بین‌الملل و فاصله‌گذاری میان یک کل منسجم  نبود/اتفاقا با برگزاری بخش بین‌الملل در دهه فجر می‌شد از فضای مهیای جشنواره اصلی فجر بهره‌مند شد و میلیاردها تومان در منابع صرفه‌جویی نمود و همزمان از ظرفیت صدها رسانه استفاده کرد/اینکه بخش اصلی جشنواره فجر را در دهه فجر و نصفه‌‌ی دیگر را در اردیبهشت یا آذر و «شاید وقتی دیگر» یا در تهران، منطقه آزاد، شیراز و یا «ناکجاآباد» برگزار کرد فقط باعث بی‌هویتی، سرگردانی و ضعیف‌تر شدن جشنواره شد!/اگر واقعا به دنبال جهانی شدن هستند چرا فجر را پاره کردند و چرا مستقلا جشنواره جهانی شیراز یا قشم یا… را برگزار نمی‌کنند؟/باعث تاسف است که صدای جشنواره جهانی فجر حتی از دروازه‌ی شیراز آن سوتر نرفته است ولی جشنواره‌ی تازه‌کار دریای سرخ عربستان که عضو فیاپف هم نیست کل جریان خبری رسانه‌های خارجی را درنوردیده! 

18 آذر 1404

سینماروزان: اصرار مجدد بر جدایی بخش بین الملل از جشنواره اصلی فجر و برپایی آن در شیراز -علیرغم تجربیات بی...

نوشته‌ی بعدی
محمد+کریم+فضلی

درگذشت بنیانگزار گلرنگ و بانی پردیس پرمخاطب کوروش

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدها

  • حامد مظفری

    به جز تراکم اکران، تهیه‌کننده‌های و پخش‌کنندگان حق‌العمل‌کار، باعث فیلمسوزی گسترده شده‌اند/گروهی از تهیه‌کنندگان طرفدار ورشکستگی در گیشه هستند!/بعضی از پخش‌کنندگان بی‌مسئولیت به عامل نابودی فیلمها بدل شده‌اند!/باید اعتبار را به پروانه‌های ارشاد برگرداند وگرنه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد/با ادامه توقیف آثار مجوزدار در شهرستان، هیچ بعید نیست که سینماداران تهرانی هم از شهرستان‌ها یاد بگیرند و اقدام به ممیزی و توقیف خودسرانه کنند!

    355 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 142 توئیت 89
  • تقابلات والد و مولود در سینمای این سالها؛ از “پیرپسر” تا “پسرکشی” 

    180 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 72 توئیت 45
  • صدور پروانه نمایش برای تهیه‌کننده «داوینچیز»+صدور پروانه برای یک مدیر اسبق

    18 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 7 توئیت 5
  • ماجرای انتقادات ناصر تقوایی از کیمیایی و مهرجویی/در گزارش روزنامه اصلاح‌طلب آمد

    16 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • واکنش غیرمنتظره علیرضا قربانی به خط سفید!+ویدئو

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • معرفی یک بانوی تهیه‌کننده به‌عنوان دبیر پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ١٠٠

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • تلاش برای همکاری با نسل‌های مختلف/اعلام فهرست تولیدات تازه‌ی فارابی+اطلاعات کامل درباره روند تولید این ۱۵ فیلم

    14 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4

آخرین مطالب

«کافه عاشقی» با ۱۰۵ اجرای موفق به شهرستان‌ها می‌رود+تیزر

تار میزنی یا تیک؟⇐رونمایی از آنونس سریال «مو به مو» با بازی میرسعید مولویان، هانیه توسلی، اليكا ناصری، حسن معجونی، بنیامین بهادری و…+ویدئو

آقای زالو ۱۰۷میلیارد/یوز ۷۷میلیارد/قسطنطنیه ۷۶میلیارد/کج‌پیله ۴۵میلیارد/کفایت مذاکرات ۳۰میلیارد/غریزه ۱۵میلیارد و طهران۵۷ مماس با ۱۰میلیارد/دختر برقی ۸میلیارد+آمار کامل فروش

«سلاح نفت» به «کافه مستند» رسید/ رزاق کریمی از کیارستمی می‌گوید

قطام=یانگوم!/روی آنتن شبکه سه سیما مطرح شد+ویدئو

با حضور بازیگران و عوامل/ اکران خصوصی دو فیلم کوتاه «آغوش پنهان» و «سفید» در سینما تیراژه ۲ برگزار شد

گفتمان اقتدار؛ بازخوانی قدرت

قصه‌ی دردناک بم/رونمایی از پوستر فیلم «احمد»+عکس

۲۴ هنرمند ایرانی «شب یلدا» را به تصویر می‌کشند

سخنرانی های تداکس توس در فیلمنت

تبلیغات

ویژه ها

تار میزنی یا تیک؟⇐رونمایی از آنونس سریال «مو به مو» با بازی میرسعید مولویان، هانیه توسلی، اليكا ناصری، حسن معجونی، بنیامین بهادری و…+ویدئو
خبر

تار میزنی یا تیک؟⇐رونمایی از آنونس سریال «مو به مو» با بازی میرسعید مولویان، هانیه توسلی، اليكا ناصری، حسن معجونی، بنیامین بهادری و…+ویدئو

28 آذر 1404

سینماروزان: «می‌گن هیچ‌کس یه شبه پولدار نمی‌شه؛ حرفیه برای دلخوشی آدمایی که هنوز به پول نرسیدن!»؛ این، اولین شعار تبلیغاتی...

ادامه مطلب
قطام=یانگوم!/روی آنتن شبکه سه سیما مطرح شد+ویدئو

قطام=یانگوم!/روی آنتن شبکه سه سیما مطرح شد+ویدئو

28 آذر 1404
درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»

درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»

26 آذر 1404
چرا حواس‌تان نیست؟/پرسش لیلا حاتمی از مدیران سینمایی

چرا حواس‌تان نیست؟/پرسش لیلا حاتمی از مدیران سینمایی

24 آذر 1404
حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

23 آذر 1404
مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

23 آذر 1404
پردیس اکومال کرج

آقای زالو مماس با صد میلیارد/قسطنطنیه ۷۵میلیارد/عبور یوز از ۷۴میلیارد/کفایت مذاکرات ۲۳میلیارد/بچه مردم ۱۳میلیارد/دوروز دیرتر ۱۱میلیارد/وصال طهران۵۷ و دختر برقی در ۶میلیارد+آمار کامل فروش 

21 آذر 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم