• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
دوشنبه 31 شهریور 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه گفتگو

عبدالرضا کاهانی: به وزارت ارشاد رفتم و گفتم تا وقتی مجوز “استراحت مطلق” را ندهید، نمی‌روم!/برای چرکین‌نشان دادن، مجبور بودم مردان برهنه را در فیلم بگنجانم!

15 فروردین 1394
در گفتگو
0 0
A A
0
گلایه‌های مهران احمدی از عبدالرضا کاهانی؛ برویم ببینیم چه کسی دیگری را وارد هنر کرده است؟

عبدالرضا کاهانی

سینماژورنال: تازه ترین فیلم عبدالرضا کاهانی “استراحت مطلق” از جمله آثار اکران نوروزی سینماها بوده است.

 به گزارش سینماژورنال این فیلم هرچند ممنوعیت پخش تیزرهای تلویزیونی داشت ولی فروش اش آن قدرها هم بد نبود و به نسبت آثاری مانند “طعم شیرین خیال” و “روباه” فروش بمراتب بهتری را تجربه کرد.

 کاهانی کارگردان فیلم در تازه ترین گفتگوی خود پیرامون “استراحت مطلق” که با فرانک آرتا در “شرق” انجام شده علاوه بر ذکر توضیحات کامل درباره فضای فیلمش و آدمهای داستان درباره پاره ای موارد سوءتفاهم برانگیز اثر و مثلا برهنه بودن مردان داستان صحبت کرده است و این را گفته که استفاده از چنین نماهایی برای نمایش چرکی فضای درام است.

 به گزارش سینماژورنال کاهانی به جز اینها نکاتی را درباره روندی بیان کرده است که منجر به دریافت پروانه نمایش شده است. او به صراحت این مساله را بیان کرده است که برای گرفتن پروانه نمایش به وزارت ارشاد رفته و آن قدر آنجا نشسته که پروانه نمایش را صادر کرده اند!

سینماژورنال متن کامل گفتگوی کاهانی را ارائه می دهد:

در تراکت‌های تبلیغاتی فیلم نوشته شده «نمایش فیلم برای افراد زیر ١٤سال ممنوع.» نظرتان درباره این نکته چیست؟
اگرچه سازمان سینمایی هم اصرار داشت این ممنوعیت برای زیر ١٤سال اعمال شود، ولی دست‌کم خودم در این بخش موافق بوده و هستم. نکته عجیبی نیست. در دنیا مرسوم است. بالاخره بعضی فیلم‌ها مناسب برخی افراد نیستند. من هم دوست ندارم کودکان و نوجوانان زیر ١٤سال با فیلمی مواجه شوند که بعضی از صحنه‌های آن مطابق شرایط سنی‌شان نیست.
با این کار خواستید به معذوریات اخلاقی و عرفی جامعه احترام بگذارید؟ ‌
بله. در همه‌جا مرسوم است و مشکلی با این موضوع ندارم.
می‌دانیم فیلم برای اکران عمومی ممیزی‌هایی را پشت‌سر گذاشت. چگونه با این موضوع کنار آمدید؟
اواخر مهرماه امسال، نسخه نهایی فیلم را به وزارت ارشاد برای دریافت پروانه نمایش ارایه کردیم تا بلافاصله آن را اکران کنیم. چون حتما می‌دانید فیلم در فصل بهار ساخته شد و هدف ما این بود که در پاییز آن را اکران کنیم تا سرمایه راکد نماند.
اما درنهایت چنین نشد و فیلم با موانعی برخورد کرد؟ ‌
بله. منتها زمانی که فیلم به وزارت ارشاد رفت، اصلاحیه‌هایی به فیلم زدند که من در ایران نبودم. ١٦مورد اصلاحیه بود که به زمان و مفهوم فیلم صدمه می‌زد. من با ممیزی تا جایی راه می‌آیم که به فیلم صدمه‌ای نزند. ممیزی‌ای که الان در فیلم اعمال شده، ‌خوشبختانه به فیلم صدمه نمی‌زند. ولی رسیدن به این مرحله، حدود شش‌ماه از وقت ما را گرفت تا بتوانیم یکدیگر را توجیه کنیم.
درحال حاضر چندمورد از ١٦مورد اصلاحیه اعمال شده است؟
حدود پنج، شش‌مورد.
پیشتر با قاطعیت اعلام کردید فیلم را در بازه زمانی اکران نوروزی به نمایش درمی‌آورید. باوجود مشکلات پیش‌آمده، ‌پرسیدم چه کسی به شما مجوز اکران خواهد داد که پاسخ دادید مجوز آن را از خدا می‌گیرم. طبیعتا خداوند که «مسبب‌الاسباب» است، برای اعمال اراده خودش، ‌کارگزارانی دارد. کارگزاران فیلم شما در این مسیر چه کسی یا کسانی بودند؟
می‌خواهید بگویید دست‌هایی پشت پرده وجود داشته؟
 به هرشکل این سوال برایم مطرح شده؟ ‌
پافشاری کردم.
حمایتی از سوی آقای ایوبی صورت نگرفت؟
ایشان نظر خود را دادند. من خودم به وزارت ارشاد رفتم و گفتم تا وقتی مجوز مرا ندهید، نمی‌روم. این کاری بود که کردم. آنقدر در راهرو سازمان سینمایی سرپا ایستادم که به چندساعت هم رسید. گفتند در شأن شما نیست، بروید. من هم گفتم تا زمانی که پروانه نمایش فیلم برای اکران نوروز که از ٢٠اسفند شروع می‌شود را نگیرم، به خانه نمی‌روم.
مرسوم است اکران‌های نوروزی به شرکت‌های بزرگ پخش و بانفوذ می‌رسد. چگونه توانستید این سد را بشکنید؟
عده‌ای بدون استدلال فکر می‌کنند همه‌چیز متعلق به آنهاست. مگر بقیه آدم نیستند؟ مگر بقیه مرده‌اند؟ من به این‌چیزها مثل شرکت‌های بزرگ و کوچک فکر نمی‌کنم. فقط خواستم فیلمم اکران شود. دلایل موجه و منصفانه‌ای هم برای آن داشتم. فیلم در بهار و با هزینه شخصی ساخته شد. به اندازه کافی سرمایه شخصی‌مان خوابیده بود. ضمن اینکه برای گرفتن پروانه نمایش از مهرماه در نوبت بودم و می‌خواستم آن را پاییز اکران کنم. اما ممیزی مرا به نوروز کشاند.
 به‌اصطلاح دندانی برای اکران نوروزی تیز نکرده بودید؟ ‌
اصلا.
اما می‌دانید فصل پاییز هم فصل خوبی برای اکران نیست؟
فصل برای من مهم نیست، مثلا فیلم‌های «بی‌خود و بی‌جهت» و «اسب حیوان نجیبی است» هم در ماه محرم اکران شد. برای من این مهم است فیلم روی پرده بیاید که آمد. البته خوب است عده‌ای بفهمند همه‌چیز در اختیار آنها نیست. آدم‌هایی هم هستند که قدرت‌هایی از نوع دیگر دارند.
شخصیت محوری داستان «استراحت مطلق»، ‌زنی است با موقعیت خاص خود که برای رفع مشکل زندگی‌اش مجبور است با پیرامون خود- به‌خصوص مردان – به تعامل دست بزند. اما این‌بار به جای زن، مردان پیرامون او هستند که مشکل دارند. چنین نگاهی را در سینمای ایران تجربه نکردیم؛ زنی که سرش به کار خود است، اما مردان او را رها نمی‌کنند؟
اصولا وظیفه من نیست که بگویم زنان مشکل دارند یا مردان. معتقدم اینگونه نگاه‌کردن، نگاه درستی نیست زیرا شما به‌طور قاطعانه نمی‌توانید بگویید چه کسی مشکل دارد و چه کسی مشکل ندارد. من قصه‌ای را روایت می‌کنم از زنی که همسر سابقش، با اینکه از او جدا شده، از او دست برنمی‌دارد و برای او مزاحمت‌هایی به وجود می‌آورد. این زن به دلیل اینکه حق حیات و بچه‌ای دارد، باید زندگی کند. حالا که جدا شده، دوست دارد روی پای خود بایستد. باید کسب درآمد کند؛ کسب درآمدی که موجب دیدن فضای مسموم جامعه می‌شود که البته از همان ابتدا متوجه می‌شویم یکی از این آدم‌ها قرار است به این خانم صدمه‌ای وارد کند.

استراحت مطلق
استراحت مطلق

با وجود نگاه‌های طماع، در نهایت هیچ‌کدام از این مردان به این زن صدمه نمی‌زنند، بلکه جامعه است که به او ضربه می‌زند؟ ‌
بله. هیچ‌کدام به آن شکلی که یک درام نیاز دارد، به این زن صدمه نمی‌زنند. اما، زن از جایی صدمه می‌خورد که ما انتظار آن را نداریم.
منظورتان، ‌نگاه حذفی است که در جامعه مرسوم است. یعنی هر کس از ما نیست، ‌باید حذف شود؟ ‌
در چنین جامعه‌ای انگار بهتر است که این نوع آدم‌ها نباشند. در فیلم، چند دیالوگ وجود دارد که به این نکته اشاره می‌کند. مثل «تهران اینقدر بزرگ هست که بشه توش گم شد» یا «اگر اینجا بمیرم کسی مرا پیدا نمی‌کند»، آدم‌های دیگر هم همین وضع را دارند. آنها هم خیلی متفاوت نیستند. وقتی جنسیتی به آنها نگاه می‌کنید، ممکن است تفاوت‌هایی در آنها وجود داشته باشد. ولی آنها هم، همین وضع را دارند. بالاخره روزی جامعه به آنها هم ضربه می‌زند. من در فیلم‌هایم دوست ندارم صددرصد آدم بد یا خوب داشته باشم. من طرفدار آدم‌های میانه هستم. چون آدم‌هایی که ضعف ندارند، شبیه آدم نیستند.
برخی‌ها اعتقاد دارند براساس تعریف کلاسیک شخصیت‌پردازی در فیلمنامه، ‌‌آدم‌های فیلم به مرز شخصیت نمی‌رسند و شخصیت‌پردازی‌ها کامل نیست. نظرتان چیست؟ ‌
هرکدام شخصیتی دارند و هر بازیگری شخصیتی را بازی می‌کند. کدهای زیادی برای هر شخصیت وجود دارد که می‌توانیم به درونیات آن آدم پی ببریم. مثلا نقش «رضوان» را که خانم فریده فرامرزی بازی می‌کند را چطور می‌توانیم بگوییم که شخصیت نیست. یا نقشی که امیرشهاب رضویان، آقای خسروی، بازی می‌کند. اصلا اینکه من شهاب رضویان را انتخاب کردم به همین دلیل است. وگرنه آدم‌های تیپیکال زیادی در سینما بودند – اسم نمی‌آورم – و می‌توانستند این نقش را بازی کنند. اگر آقای رضویان در فیلم بازی می‌کند، حضورش کمک می‌کند که شخصیتی خلق شود. یا نقش حامد که بابک حمیدیان بازی می‌کند را چطور می‌توانیم بگوییم شخصیت نیست.
 یعنی معتقدید شخصیت‌های فیلمنامه با وجود بازیگر تکمیل می‌شود. مثل نگاهی که آرتور میلر دارد که معتقد است شخصیت با بازی بازیگر تکمیل می‌شود؟
وقتی من از رضا عطاران برای این فیلم دعوت می‌کنم، نمی‌خواهم رضا عطاران شبیه آدم‌های فیلم‌های قبلی‌ام شود. به‌همین‌دلیل همزمان، هم به شخصیت و هم به بازیگر فکر می‌کنم. اینها مکمل یکدیگرند. حالا از نظر تماشاگر چه چیزهایی می‌تواند برای عطاران جدید باشد؟ بالاخره معتقدم جدا از خلق اثر هنری، این هنر باید در معرض نمایش قرار گیرد. این هنر باید در گیشه موفق باشد تا در کارهای بعدی به کمک ما بیاید. اینها بخشی از جذابیت‌هایی است که می‌تواند تماشاگر را همراه کند.
 اصولا در فیلم‌هایتان از بازیگران طنز بهره گرفته‌اید و با توانمندی‌های جدیدی از ایشان آشنا می‌شویم که پیش از آن ندیده بودیم. در فیلم «استراحت مطلق» این اتفاق برای مجید صالحی افتاد. براساس چه معیاری ایشان را انتخاب کردید؟ ‌
اگر مجید صالحی انتخاب می‌شود، به‌دلیل نگاهی است که به بازیگران دارم. با احترام به کارهایی قبلی‌شان، هیچ‌وقت آنها را تک‌بعدی نمی‌بینم. کارهای گذشته آنها، ملاکی برای انتخاب در فیلم‌هایم نیستند. درعوض به این نکته توجه می‌کنم حضور یک بازیگر در فیلم، چه هیجانی می‌تواند به فیلم و قصه ما بدهد. اگر شما تصویر قبلی‌ای که از مجید صالحی دارید را از ذهنتان پاک کنید، آن وقت می‌توانید به‌درستی انتخاب من پی ببرید. فقط در انتخاب‌ها نباید ترسید.
 چرا علاقه‌مندید از بازیگران کمدی در نقش‌های جدی استفاده کنید؟
آنها بازیگران خوبی هستند. به‌نظرم ما باید نگاه‌مان را به آدم‌های دوروبرمان عوض کنیم. چون دیگر ابعاد آنها را نمی‌بینیم و تواناییشان از نظر ما گم می‌شود. کلا از اینکه فکر می‌کنند بازیگر فقط باید مردم را بخنداند یا به گریه بیندازد، رنج می‌برم. این تقسیم‌بندی‌ها را دوست ندارم. به‌نظرم بازیگر کسی است که توانایی ایفای نقش‌های متفاوت را داشته باشد. او هم می‌تواند گریه بیندازد و هم بخنداند. مجید صالحی یکی از کسانی است که احساس کردم این انرژی و توانایی را دارد. ضمن‌اینکه علاقه‌ای که خودش وارد فیلم کرد و انرژی‌ای که به سایر بچه‌ها داد، تاثیرگذار بود. روزها و ساعت‌های زیادی تمرین کرد. اگر شما می‌گویید در فیلم خوب است یا می‌شنوید که خوب بازی کرده، دلیلش این است که حتما شجاعتی از سوی من و انرژی‌ای از سوی او خرج شده است.
کلا در فیلم‌های‌تان به طبقه فرودست جامعه توجه می‌کنید. به‌این‌معنی که از زاویه لانگ‌شات، به‌نظر می‌رسد زندگیشان متعفن و سراسر نکبت است، اما شما آن‌قدر به آنها نزدیک می‌شوید که وجوه دیگری از زندگی آنها را به نمایش می‌گذارید که حتی دوست‌داشتنی به نظر می‌رسند. چرا؟
واقعا نمی‌شود این‌طور نگاه کرد. گاهی اوقات آدم‌های شیکی می‌بینید که بوی تعفن می‌دهند! من آدم‌های فیلم‌هایم را می‌شناسم و دوستشان دارم. به‌همین‌دلیل حاضر نشدم حامد، (بابک حمیدیان) با وجود ضعف‌هایی که دارد، کاملا منفی به‌نظر برسد. به‌همین‌دلیل صحنه مشترک سیگارکشیدن او با صابر (مجید صالحی) را در فیلم گذاشتم و صحنه را طوری برگزار کردم که خودش هم به رویاهای خودش بخندد و رویاهای خودش را مسخره کند تا برای تماشاگر هم دوست‌داشتنی بشود. زندگی مجموعه‌ای از این اتفاقات است. آدم‌هایی که دوستشان داریم، همیشه که دوستشان نداریم. گاهی اوقات از آنها بدمان می‌آید و زمانی هم خوشمان. من کمتر آدمی را سراغ دارم که همیشه خوب باشد.
وجود برخی از صحنه‌های فیلم این پرسش را مطرح می‌کند که کارکردشان در فیلم چیست؟
مثلا چه صحنه‌هایی؟
مثلا چرا دیالوگ‌هایی که میان زن و مرد (فریده فرامرزی و رضا عطاران) درخانه مطرح می‌شود، حتما باید میان بازیگرانی رخ بدهدکه در دنیای واقعی زن و شوهر هستند؟ صحنه قولنج شکستن یا صحنه فوتبال‌بازی؟ کرم‌های خاکی و توالت‌فروشی و برهنه‌بودن مردان و…؟
خب آن صحنه‌ها برای ایجاد فضاسازی بود. من برای اینکه لایه‌های دیگر فیلمم را مطرح کنم، مجبورم تصاویری را به نمایش بگذارم تا روی ناخودآگاه تماشاگر تاثیر بگذارم. اینکه اساسا فریده فرامرزی که زن واقعی رضا عطاران است، چرا در این فیلم بازی می‌کند و قولنج او را می‌شکند و… یا مردان فیلم برهنه هستند همه اینها برای فضا‌سازی است. برای چرکین‌نشان دادن، مجبور بودم چنین نماهایی در فیلم بگنجانم. چون این فضاسازی‌ها مسیری ایجاد می‌کند که فیلم در دل خودش بتواند حرفش را پیش ببرد.
 آن حرف چیست؟
آن حرف را باید تماشاگر درک کند. گفتنی نیست.
 چرا اسم فیلم را «استراحت مطلق» گذاشتید؟
همه به‌گونه‌ای در استراحت مطلق به‌سر می‌برند. به خصوص وقتی ماجراهایی که بر زن رفته را می‌بینیم بیشتر به این باور می‌رسیم که بعضی‌ها نباید باشند. بعضی‌ها اگر نباشند، جامعه هم راحت‌تر است. استراحت مطلق کنایه‌ای است به ضد زندگی و سکون.
 آیا این فیلم محصول شرایط خاصی است؟
داستان فیلم از ماجرای واقعی گرفته شده که برایم مساله شد.
 منظورم شرایط خاصی از جامعه ماست؟
هر قصه‌ای ممکن است با شرایط اجتماعی و سیاسی و… در جامعه ارتباط داشته باشد. به این دلیل که هر آدمی که زنده است و نفس می‌کشد، دیدگاه اجتماعی و سیاسی و… دارد. فیلم می‌تواند سیاسی نباشد ولی آدم‌های فیلم نمی‌توانند ذهنیت سیاسی، اجتماعی نداشته باشند. چون، هرکس در هر سنی و شرایطی دارای دیدگاهی است.
 چرا مرز طنازی درفیلم‌هایتان تا گروتسک پیش می‌رود؟
نمی‌دانم که جواب درست چیست. مهم آن چیزی است که سر صحنه می‌بینم و احساس می‌کنم. تا زمانی که تازه نباشد، به درد نمی‌خورد.
یعنی چه تازه نباشد؟
یعنی برای تماشاگر باید تازگی داشته باشد؛ یعنی تا جایی که امکان دارد باید به زندگی نزدیک و نزدیک‌تر شویم. وقتی به زندگی نزدیک‌تر می‌شویم، بوی تازگی می‌دهد. این تنها چیزی است که به ذهن من می‌رسد و می‌توانم بگویم.
 چرا به طبقه غیرمرفه شهری علاقه‌مند هستید؟
آگاهانه نیست. وقتی فیلم نوشته و بعد ساخته می‌شود، آن‌وقت متوجه می‌شوم که این فیلم در مورد چنین آدم‌هایی است. کلا در فیلم‌هایم به طبقه بالا و پایین و متوسط فکر نمی‌کنم. من فقط درباره مشاهداتم فیلم می‌سازم. شاید مشاهداتم در این طبقه می‌گنجند. شاید فیلم ساختن در مورد این طبقه برای من جذاب‌تر است. همه اینها را می‌گویم شاید!
 چرا فیلمنامه را به‌طور مشترک با سعید قطبی‌زاده نوشتید؟
نیاز به مشورت داشتم؛ چون نمی‌خواستم فضاهای فیلم‌های قبلی خودم را به طور کامل تکرار کنم. بنابراین با سعید قطبی‌زاده فیلمنامه را نوشتم. او زیاد فیلم می‌بیند. اطلاعات خوبی از سینما دارد. کمااینکه به درستی کمکم کرد تا من بتوانم ساختار بهتری در فیلم و جدیدتری داشته باشم. او به من کمک کرد تا در ساختار قصه از کجا به کدام نقطه بروم و چگونه فیلم را روایت کنم.
دلیل انتخاب ترانه علیدوستی چه بود؟
ترانه در میان بازیگران همسن‌وسالش برای این نقش با توجه به فیزیک، چهره و… مناسب‌تر بود و می‌دانستم همکاری با او جذاب خواهد شد.
 تحلیل‌تان از نظرات مردم درباره «استراحت مطلق» چیست؟
بهترین فیلم‌ها هم مخالفانی دارند. طبیعی است که «استراحت مطلق» مخالفانی داشته باشد و هم موافقانی. مهم این است که تعداد موافقان به‌مراتب بیشتر از مخالفان است. فیلم را درسالن‌های سینما با مردم تماشا کردم. داستان را به خوبی پیگیری می‌کنند و با لحظات فیلم درگیر می‌شوند.
 قصد ندارید فیلم «وقت داریم حالا» را در ایران اکران کنید؟
اکران‌کردن آن در ایران قدری سخت است، اما ناامید نیستم.

پیوند کوتاه: https://www.cinemaroozan.ir/?p=2370
image_print
برچسب ها: استراحت مطلقرضا عطارانعبدالرضا کاهانیمجید صالحی
نوشته قبلی

انتقاد ابوالحسن داوودی از سانسور صحبتهایش در روزنامه اصلاح‌طلب

نوشته‌ی بعدی

بهروز غریب‌پور: با مرضيه برومند دوست هستم اما اعمال او را قبول ندارم!/تخريب تالار حافظ در من هيچ نگراني به وجود نمي‌آورد

مطالب مرتبط

پاسخ کوبنده رائد فریدزاده به روسای خانه سینما+اعلام برنامه‌ی انتقال جشنواره جهانی فجر به شهرستان

پاسخ کوبنده رائد فریدزاده به روسای خانه سینما+اعلام برنامه‌ی انتقال جشنواره جهانی فجر به شهرستان

13 شهریور 1404

سینماروزان: در حالی که رئوس خانه سینما در بیانیه‌ای متناقض در عین جدایی از کمیته اسکار، خواستار حضور نمایندگان خود...

فرزان دلجو: با «چارلی باستر» به ایران می‌آیم+اظهارنظر درباره‌ی«صبحانه با زرافه‌ها»، «آقازاده» و...

فرزان دلجو: با «چارلی باستر» به ایران می‌آیم+اظهارنظر درباره‌ی«صبحانه با زرافه‌ها»، «آقازاده» و…

9 شهریور 1404

سینماروزان/حامد مظفری: در دهه پنجاه در سینمای ایران ستاره‌ای متولد شد به نام فرزان دلجو محبوب مخاطبان جوان سینما. محمد(فرزان)...

سختی‌های سریال «شکارگاه» به روایت مهدی حسینی‌نیا

سختی‌های سریال «شکارگاه» به روایت مهدی حسینی‌نیا

9 شهریور 1404

سینماروزان: مهدی حسینی‌نیا ـ بازیگر نقش «بهادر» در سریال «شکارگاه» ـ درباره دشواری نزدیک شدن به فضای تاریخی، شیوه مواجهه...

نوشته‌ی بعدی
بهروز غریب‌پور: با مرضيه برومند دوست هستم اما اعمال او را قبول ندارم!/تخريب تالار حافظ در من هيچ نگراني به وجود نمي‌آورد

بهروز غریب‌پور: با مرضيه برومند دوست هستم اما اعمال او را قبول ندارم!/تخريب تالار حافظ در من هيچ نگراني به وجود نمي‌آورد

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدها

  • تعیین تکلیف دو فیلم باقیمانده اکران نوروزی به هفته آینده موکول شد/تعیین قیمت بلیت سینماها در سال96 با توافق سینمادار-تهیه‌کننده-توزیع کننده/تعطیلی سینماها از چهارشنبه عصر تا جمعه صبح

    “پیرپسر” ۱۶۴میلیارد و “صددام” ۱۳۴میلیارد/”مرد عینکی” ۱۲۵میلیارد و “زن و بچه” ۸۱میلیارد/”ناجورها” ۲۲میلیارد/”ناتوردشت” ۵میلیارد+آمار کامل فروش

    1203 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 481 توئیت 301
  • حلوا حلوای«سینمای ارگانی» توسط دو مدیر تازه‌کار ارگانی!

    767 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 307 توئیت 192
  • چرا روسای جسور(!) خانه‌ی سینما از فروزان و طوطی سلیمی و ایرن و پوری بنایی نگفتند؟؟

    388 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 155 توئیت 97
  • روز سینما؟/«هیچی‌ندار» مثل اهالی سینما!

    375 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 150 توئیت 94
  • حامد مظفری: آقای برزگر! انصراف نمی‌دهید از این گزینش ارگانی؟ 

    308 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 123 توئیت 77
  • مرگ مهرداد فلاحتگر؛ بازیگر نقش سینوهه‌ی سریال «یوسف» و کاشفِ مصطفی زمانی!

    230 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 92 توئیت 58
  • مرگ ژاکلین؛ ترانه‌سرایی که پدرش-ویگن- رهایش کرد و امام رضا(ع) حاجتش داد!

    193 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 77 توئیت 48
  • فرزان دلجو: با «چارلی باستر» به ایران می‌آیم+اظهارنظر درباره‌ی«صبحانه با زرافه‌ها»، «آقازاده» و…

    191 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 76 توئیت 48

آخرین مطالب

ورود به جنگ ۱۲روزه در فصل تازه‌ی سریال «پایتخت»!+ راه‌اندازی پایتخت‌مال در مازندران!

همراهی پژمان جمشیدی با بازیگر زن ترک/انتشار اولین تصاویر از فیلم «قسطنطنیه»؛ کمدی تازه کارگردان «فسیل»+ویدئو 

صدور پروانه برای مرتضی عقیلی+صدور دو پروانه دیگر 

اسامی فیلم‌های تجربی بخش ملی چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران اعلام شد

برنامه آینده فیلم‌نت/ هجده سریال، برنامه و رئالیتی‌شو در راه است

در پنجمین شب سینمایی سوره اتفاق افتاد/پاسداشت جعفری جوزانی،حسین یاری و حسین زندباف

نقد و بررسی سریال «دکستر: رستاخیز» – بازگشت پرهیجان یک قاتل افسانه‌ای

معرفی گروه انتخاب بخش مسابقه نخستین جشنواره ملی فیلم های کمدی سینمای ایران

علیرضا قربانی در شب آخر «ایرانم» در تهران: دوری از شما غمی است بر دل ما

اسامی فیلم‌های بخش پویانمایی ملی جشنواره فیلم کوتاه ۴۲ اعلام شد

تبلیغات

ویژه ها

ورود به جنگ ۱۲روزه در فصل تازه‌ی سریال «پایتخت»!+ راه‌اندازی پایتخت‌مال در مازندران!
خبر

ورود به جنگ ۱۲روزه در فصل تازه‌ی سریال «پایتخت»!+ راه‌اندازی پایتخت‌مال در مازندران!

30 شهریور 1404

سینماروزان: در حالی خبر ساخت فصل هشتم «پایتخت» با سوژه جنگ ۱۲روزه به گوش می‌رسد که سیروس مقدم به همراه...

ادامه مطلب
همراهی پژمان جمشیدی با بازیگر زن ترک/انتشار اولین تصاویر از فیلم «قسطنطنیه»؛ کمدی تازه کارگردان «فسیل»+ویدئو 

همراهی پژمان جمشیدی با بازیگر زن ترک/انتشار اولین تصاویر از فیلم «قسطنطنیه»؛ کمدی تازه کارگردان «فسیل»+ویدئو 

30 شهریور 1404
صدور پروانه برای مرتضی عقیلی+صدور دو پروانه دیگر 

صدور پروانه برای مرتضی عقیلی+صدور دو پروانه دیگر 

30 شهریور 1404
پرویز پرستویی: فیلم "سرخپوست" برای من و هدیه تهرانی نوشته شده بود اما...+اظهارنظر درباره جنگ دوازده روزه!+چرایی جدایی از کارنامه و... 

پرویز پرستویی: فیلم “سرخپوست” برای من و هدیه تهرانی نوشته شده بود اما…+اظهارنظر درباره جنگ دوازده روزه!+چرایی جدایی از کارنامه و… 

28 شهریور 1404
رقابت با علی سرتیپی و پردیس کورش؟⇐تهیه‌کننده «مارمولک» با پردیس 10سالنه مجهز به IMAX می‌آید+عکس

“پیرپسر” ۱۷۰میلیارد و “مرد عینکی” ۱۳۸میلیارد/”صددام” ۱۳۵میلیارد/”زن و بچه” ۸۶/۵میلیارد/”ناجورها” ۳۱/۵میلیارد/”گوزنهای اتوبان” دوروزه میلیاردی شد+آمار کامل فروش

28 شهریور 1404
مهناز افشار در اولین حضور سینمایی‌اش پس از مهاجرت/ جزئیاتِ «قرار نوامبر» اعلام شد

مهناز افشار در اولین حضور سینمایی‌اش پس از مهاجرت/ جزئیاتِ «قرار نوامبر» اعلام شد

28 شهریور 1404
مرگ علی اکبر عرفانی؛ تهیه‌کننده‌ای که در دل جنگ، ۵میلیون نفر را به سینماها کشاند!

مرگ علی اکبر عرفانی؛ تهیه‌کننده‌ای که در دل جنگ، ۵میلیون نفر را به سینماها کشاند!

27 شهریور 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم