سینماروزان: همین الان هم فیلمهایی بدون پروانه ساخت برای مصارف مختلف ساخته میشوند و عملا صدور پروانه ساخت را بی اثر کردهاند اما پروانه نمایش مرحلهای است که در اساسنامه وزارت ارشاد وجود دارد و وجود آیین نامه هیئت وزیران پشت آن سنگینی میکند… اما این نوع رفتارها نه عقلایی است و نه شدنی، چون دیگر جامعه خود را از این مسائل جلوتر برده است به همین دلیل ادامه روند قبلی بیاثر است، مثل همین فیلترینگ که میگویند برداشته میشود و حتی ممکن است از نظر قانونی هم حذف شود ولی برای مردم دیگر در اولویت نیست.
علیرضا رییسیان کارگردان با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: بودن یا نبودن پروانه ساخت، مساله اساسی سینمای ما نیست و به نظر میرسد کسی این شهامت را ندارد که حتی طرح مسئله کند که اصل داستان چیست؟ چطور زن میتواند مرد شود، مرد میتواند زن باشد ولی خود زن نمیتواند به صورت واقعی زن باشد؟ این سوال مهمی است که هیچکس پاسخ نمیدهد. آقایان میتوانند در فیلمها کلاه بگذارند و زن شوند و حتی برقصند، هیچ مشکلی هم به وجود نمیآید. زنها هم میتوانند کلاهگیس بگذارند و مرد شوند ولی خود زن برای زن بودنش باید سانسور شود. این یک تناقض وحشتناک است و پرسش اینجاست که تا کی میتوان حل این مسئله را به تعویق انداخت و فقط گفت فعلا مسائل مهمتری وجود دارد؟
کارگردان فیلم «دوران عاشقی» اضافه کرد: امروزه هر فیلمی که میخواهید بسازید ابتدا باید ببینید چگونه است، اگر با تمایلات خود شما هماهنگ باشد باید نسبت به جامعه هم باورپذیر باشد و واقعی به نظر برسد در حالی که فعلا این فاکتور بین سینما و جامعه اصلاً وجود ندارد، همانطور که در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی هم وجود ندارد. البته فضای شبکه نمایش خانگی کمی بازتر است که علت آن هم مشخص نیست ولی در سینما و تلویزیون سانسور پوشش بسیار جدیتر است.

او ادامه داد: در حوزه فرهنگ در کشور ما نسبت به حوزههای اجتماعی و اقتصادی ظلم بزرگتری اتفاق افتاده چون آنجا سانسور وجود ندارد، در حوزههای دیگر فقط فشارها و رفتارهای ناهمگون جریانهایی با مردم دیده میشود و در مسائل سیاسی هم دعواهای جناحی و گروههاست اما در هنر یک فاکتور دیگر به اسم سانسور اضافه میشود که قابل قبول نیست. من اطمینان دارم که این پایان ،همه مسیری است که در این سالها دولت و جریانهایی سعی کردند اعمال کنند.
کارگردان «ایستگاه متروک» بیان داشت: یکی از شروعکنندگان اعتراض به ماجرای پروانه ساخت خودم بودم ولی به هیچ وجه تابع بعضی بیانیهنویسیها و شلوغ کاریها نیستم چرا که به هیچ مسیری کمک نمیکند و مثل دعواهای سیاسی جریانها و احزاب داخل مملکت میماند. البته منظورم این نیست که اعتراض نکنیم اما مسئلهای که در حال حل شدن بود و بیسر و صدا داشت به نتیجه میرسید، الان هم در حال حل شدن است، به زودی به نتیجه خواهد رسید و دیگر اولویت موضوعی ندارد، ناگهان تبدیل به ماجرایی شده که در تلویزیونهای خارجی زیرنویس میشود. این نشان میدهد که ما هنوز نمیخواهیم آن رفتار مدنی و کنش درست را به صورت واقعی تجربه کنیم. اگر بخواهم به صورت تاریخی به ماجرا برگردم، اولین نمونه اعتراض نسبت به پروانه ساخت -که به صورت کتبی موجود است – در شورای راهبردی از سوی تهیهکنندگان و در دولت اعتدال مطرح شد. در آن مقطع ۱۰ بیانیه منتشر شد که سومین بیانیه به اختیاری شدن پروانه ساخت اختصاص داشت، یعنی این کار حدود ۱۲ سال پیش شروع شده است و اصل این ماجرا از زمان مرحوم سیفالله داد آغاز شد.







































