• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
پنجشنبه 27 آذر 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه یادداشت

محمدهادی کریمی: مسئولین سینمایی فراموش نکنند “فیلمساز بدون فردیت”، سربازی است با اسلحه چوبی!

26 شهریور 1394
در یادداشت
0 0
A A
0
یک فیلمساز “طلاق” را معادل آپلود فیلم در فضای مجازی دانست!

محمدهادی کریمی

سینماژورنال: درباره اسلوب سینمایی دهه شصت، سیاستهای مدیران سینمایی آن دوران و روالی که برای شکل دادن به نوعی سینما موسوم به سینمای عرفاتی دنبال شد حرف و حدیث فراوان است.

به گزارش سینماژورنال اغلب این حرفها نیز یا مثبت اند یا منفی! یا سیاستهای آن دوران کاملا تأیید شده و یا کاملا رد. کمتر کسی بوده که چنان یک ناظر بی طرف به رصد اتفاقات آن دوران و سنجش سود و زیان آن در کنار هم بپردازد.

محمدهادی کریمی فیلمنامه نویس و کارگردان سالهای اخیر که سالها پیش تجربه مدیریت رسانه هایی پرمخاطب چون “سینما جهان” و “تصویر روز” را داشته است به بهانه روز ملی سینما یادداشتی درباره وضعیت سینمای دهه 60 نگاشته است و آن را برای انتشار در اختیار “بانی فیلم” قرار داده است.

کریمی در این یادداشت با بررسی یکی از مصادیق سینمای آن دوران که سینمای مسعود جعفری جوزانی است از این گفته که سیاستهای مدیران سینمایی دهه 60 هرچند سینما را به سمت ارجحیت کارگردان بر بازیگر سوق داد اما بدون لحاظ کردن عنصری به نام فردیت که ذات هر هنری است این رویه به سمت رشد سطحیت پیش رفت.

سینماژورنال متن کامل یادداشت محمدهادی کریمی را ارائه می دهد:

کارگردانانی که نیروی فکری سینما بودند

 دهه ی شصت سینمای ایران به دهه ی کارگردان ها معروف است ، نام کارگردانها  درشت تر از عوامل دیگر بر روی پوستر ها و سردرهای عمدتاً نقاشی شده و کمتر گرافیکی آن سالها نوشته میشد، مخاطبین سینما برای دیدن فیلم کارگردانها به سینما می رفتندو در نبود ستاره های سابق و بازه ی فترت ظهور ستاره های جدید که با تدابیر مسوولان وقت، برای جلوگیری از روندستاره سالاری،طولانی تر می شدو به تاخیر می افتاد، این کارگردانان به مثابه نیروی فکری و فرهنگی سینما بودند که دهه ای طلایی را به نام خود زدند و مایه ی رشک همه ی همکاران خود در دهه های گذشته و آینده شدند.

کارگردان همه کاره فیملها بود اما بدون فردیتش

آنچه در بالا گفته آمد، همه ی حقیقت آن دهه ی کارگردان سالار یا تفکرسالار نیست  و از آنجا که همه جا باید حقیقت را تمام  گفت و  اگر نگوییم گویا قلب حقیقت کرده ایم ، این را هم باید افزود ، کارگردان در این دهه همه کاره ی یک فیلم و عمود خیمه محسوب  می شد اما بدون فردیتش.

کارگردان همه کاره شده بود ، خوشحال بود که از خرده فرمایش های غیرفرهنگی سرمایه گزاران رها شده و بدون حضور ستاره ای که دلبسته اش نیست هم می تواند فیلم بسازد،اما….

اینکه این کارگردان چه بسازد را سازوکاری تعیین می کرد که هنوز هم به نوعی ادامه داردو اتفاقاً نوع شدید و غلیظش در ابتدای شکل گیری سینمای جدید نه غیرعقلائی است و نه دور از انصاف چرا که بایک اشتباه فردی ممکن است کل موضوعی به نام تولیدات سینمای وطنی به زیرسوال برود و ورود فیلم های خارجی به این بهانه آزاد شود و فیلمسازی تنها محدود به تولیدات چند نهاد انقلابی شود.

تا اینجای قضیه درست ، امادر این دهه علاوه بر چه نساز ، چه بساز هم مطرح می شود ، شاید این بخش از قضیه حالا پس از  گذشت دو دهه محل اشکال و ایراد باشد، آنقدر چه نباید بسازی بخصوص برای آن سالها جای بحث ندارد که چه باید بسازی که مقبول و مطرح و ماندگار در این عرصه شوی، از این رو فیلمسازان این دهه عمدتاً ترجیح می دهند برای بقا و ماندن و فعالیت فردیت خود را کنار نهند و فردیت و هویت پیشنهادی مسوولان فرهنگی ذیربط را بپذیرند و یا اگر فردیت خویش را نیافته اند و هنوز در ابتدای راهند ، این زحمت را بر عهده ی مسوولان بگذارند و به دنبال جستجوی درونی خویش نباشند. تنها ذکر این مثال برای تخلیص پاراگراف کنونی کافی است که بدانیم در این دهه فیلمسازی چون خاچیکیان فیلمی عرفانی مذهبی وشخصیت محور به نام چاووش  می سازد، فیلمی با ریتم درونی یک شکار بان پیر که آرزوی زیارت دارد!

مشکلات برآمده از فردیت عرفانی الصاق کردن به آثار

ساخت فیلم عرفانی  و عرضه ی جهانی آن فکر هر مسوول محترمی در آن سالها بوده قابل ستایش است چرا که فرهنگ ایرانی هنوز با عرفان اسلامی اش  در جهان مورد اعتنا واقع  شده و تحسین را برا می انگیزاند ، اما اشکال کار اینجاست که عرفان مجموعه سوبژه هایی است سخت انتزاعی که ابژه کردن آنها به سلوک فردی سازنده اش هم باز می گردد و نمی توان فیلمنامه ای عرفانی نوشت و به فلان فیلمساز  توصیخ کرد که این را بساز، یعنی اگر فردیت جعلی به فیلمساز بخشیدن  که در پاراگراف بالا به آن اشاره شد محل اشکال  باشد، فردیت عرفانی الصاق کردن  به علت ذات مقوله ای به نام عرفان از همه مشکل ساز تر است، بگذریم از اینکه عرفان همواره بهانه ای هم بوده برای هر کاری که قرار است کج دار و مریز صورت گیردو شطحیاتی صادر شود که بنا به فهم مخاطب مورد تفسیر قرار گیرد، اما در این دهه بخصوص نیمه ی دوم آن سیل فیلم های عرفانی با فردیت های جعلی و اجباری سازندگانشان بانگاهی کاملاً تاثیر یافته از تئولوژی مسیحی و الهیات اگزیستانسیال متاخر که از آثار دو فیلمساز شوروی سابق و بعض آثار سینمای اروپای شرقی وام می گرفت روانه ی بازار شد و در اکثر فیلم ها پیرمردی با موهای بلند و محاسن سفید که تار به دست داشت از میان مه ظاهر میشد و فصل عرفانی فیلم را رقم میزد.

یک نمونه از کارگردانان خوشبخت دهه 60

مسعود جعفری جوزانی هم از همان کارگردان های خوشبخت پاراگراف اول است که  توانست همراه عده ای تازه نفس سینمای پس از انقلاب را پایه گزاری کنند و هم از همان کارگردان های بد اقبال پاراگراف دوم نیست ، چرا که هم فردیت خویش را  پیش از ورود به سینما یافته و هم این فردیت تزاحمی با اهداف فرهنگی  مسوولان ( حداقل در ظاهر) ندارد و سلب فردیت  نشده و فردیت پیشنهادی مسوولان برایش جعل نمی شود ، علاقه اش به روابط آدم های یک روستا و بعد تر  ایل ، از کودکی اش می آید جایی که همه ی آنها را دیده است ، مقاومت آدم های جامعه ی پرسنت و دیرپای ایل در برابر دست اندازی های نظام حاکم به خانواده ی خود و پدرش و کودکی های خود باز می گرددو تجربیاتی است که از مرز دیده شدن صرف گذشته است. اما در این میان آن چیزی که در فیلم های بلند سینمایی دهه ی شصت جوزانی  و فیلمنامه ی سایه خیال دیده میشود و   یک اتفاق ویژه است که بدان پرداختی نشده و از آن گذشته اند ، حضور عرفانی است که نه در فورگراند است نه تحمیلی و جیغ است نه قرار است با آن فیلمساز فردیت و هویت دولتی یا ایدئولوژیک و فرهنگی و جشنواره ای بگیرد و نه حاصل یک توافق پنهان بین فیلمساز و مسوولین فی المثل برای مجوز گرفتن اثر توقیفی  قبلی یا چیزی در این حدود است،مواردی که فیلم های سفارشی عرفانی این دهه عمدتاً به خاطر آن ساخته شده و به فهرست فیلم های ایرانی افزوده شده اند.

اما حضور “درسو اوزولا”وار فردوس در « در مسیر تند باد»  ( با بازی به یادماندنی فردوس کاویانی) عرفانی را خارج از باورهای این مردمان و این سرزمین به نمایش نمی گذارد یا حضور دیوجانس وار حسین در سایه ی خیال ( با بازی حسین پناهی) آن عارف های مقوایی و بدون عقبه ی فیلم های عرفان زده ی آن دهه را به خاطر نمی  آورد، یا وقتی آقا مدیر جاده های سرد (بابازی علی نصیریان) در داخل چاهی که گرگهای گرسنه بالای سرش در کمین  جولان می دهند جوانه ی گیاهی را بین سنگهای چاه در حال رویش می ببند چهره اش باز و منبسط می شودو لبهایش به شعر خوانی مترنم ، باز چیزی جدای از بافت فیلم و خارج از متن نیست ، چهره ی مسوول فرهنگی را در پشت خلق چنین صحنه ای با الزامات قانونی و دستور رسمی نمی بینیم، یا عشق ورزی بی بی فیلم شیرسنگی  ( فهیمه راستکار)با ماه تمامی که در آسمان ظاهر شده و جدای از یک روانپریشی ساده و بیماری روانی به تصویر در می آید، حکایت از نگاهی دارد که عرفان زده نیست گرچه بقیه آن را عرفانی می دانند،یعنی خلق آن لحظه حاصل چیدمان نیست ، برآمده از یک جوشش درونی و آنی است که به فیلمساز می گوید این صحنه به این شکل درست است ولا غیر.

خلاقیت فیلمساز است که به فریاد می رسد…

اما برای دقیق شدن در این عرفان غیر سفارشی باید یاد کنیم از دو اثری که او فیلمسازی اش را در ایران با این  دو فیلم کوتاه شانزده میلیمتری عروسکی( با خمیر و فیکس فریم) شروع می کند ، اولی» گریز»  برگرفته از دفتر اول مثنوی که عطار هم پیش از مولانا در الهی نامه آن را آورده است، حکایت بازرگانی که از دست عزراییل به هندوستان فرار می کند و دومی «تصویر شکسته» برگرفته از دفتر سوم مثنوی حکایت مارگیری که اژدهای افسرده ی در خوابی را به جایی گرم چون بغداد آورد، دو داستان عرفانی از عارفی چون مولانا که در عرفانش و در روانی و بلاغت مثنوی اش هیچ تردید نیست، آثاری موفق در نوع خود که مسوولین  را به این  گمان می اندازدکه در صحیح ترین شکل اگر به سراغ گنجینه های عرفانی خودمان برویم ،  کار تمام است و موفقیت درآغوش مان، پس بی اعتنا به اینکه فیلمساز باید خود فردیت لازم را داشته باشد به سراغ یک تکنسین کارگردانی می رویم و همین میشود که متاسفانه تا کنون شده و فیلم های دینی و معنوی و عرفانی سفارشی آنی می شود که آنی ندارد،

اما وقتی فیلمساز فردیت لازم را داشته باشد حاصل کاری چون “گریز” است که عرفانش را تنها وامدار الهی نامه و مثنوی نیست ، در این اثر سازنده اش، فرشته ی مرگ را با خلاقیت خاص خویش به گونه ای به تصویر در می آورد که بر غنای عرفانی اثر بیافزاید و حوزه های بینشی دیگری را نیز فرا روی مخاطب بگستراند، او به جای تصاویر کلیشه ای از فرشته ی مرگ که همگی دهشتناک و سیاه و رنج آور است ، آن چهره ی وحشت آفرین داس مرگ به دست در این اثر جای خودرابه شخصی می دهد که چهره اش یک تکه آیینه است وهر کس به هنگام مواقعه ، چهره ی خود را در آیینه ای که سیمای اوست می بیند، تمثیلی همه فهم از اینکه کردارهای تو به هنگام مرگ چهره بر خواهد گرفت و نمایان خواهد شد و قرین مان در برزخ است و نیک و بد جهان دیگر جدای از نیک و بد خود اینجایمان نخواهد بود

مسئولین امروز از فردیت فیلمساز غافل نباشند

آنچه در بالا به بهانه ی  یادکرد کسی که با فردیت خویش فیلم می سازد مرور شد هشداری برای مسوولین امروز فرهنگ است که از فردیت فیلمساز غافل نباشند و بدانند هنرمندی که فردیت خاص خود را حال چه خوب و چه بد بسته به قضاوتهایشان ندارد ، مثل سربازی است که در زیر آتشبار ، اسلحه ای چوبی به کمر بسته است.

پیوند کوتاه: https://www.cinemaroozan.ir/?p=10218
image_print
برچسب ها: در مسیر تندبادسینمای دهه 60شیر سنگیمحمدهادی کریمیمسعود جعفری جوزانی
نوشته قبلی

فریدون جیرانی: یک کار اطلاعاتی و امنیتی در سطح ملی انجام دادم و به آن افتخار می‌کنم!

نوشته‌ی بعدی

خواننده تیتراژ برنامه رشیدپور همبازی مهناز افشار شد؛ در فیلمی با سوژه سرقت لپ تاپ بازیگر سینما!!!

مطالب مرتبط

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

23 آذر 1404

سینماروزان/ احمد محمداسماعیلی: مستند «لاماسو» محصول نماوا جزو مستندهای پرتره است که براساس زندگی شخصیت های معروف هنری ، سیاسی...

فیلم های کپی

فیلم «های‌کپی»؛ ملغمه‌ای low level!

19 آذر 1404

سینماروزان/حامد مظفری: آیا به صرف استفاده از یک ستاره‌ی سابقا ممنوعه و معدود مظاهر باقیمانده از فیلمفارسی میتوان فیلمی ساخت...

یزدان عشیری+جشنواره جهانی فجر

وقتی ده‌ها جشنواره سینمایی در کشور داریم، چرا باید حتما جشنواره فجر را تجزیه کنیم؟/ این درخت تناور ریشه‌های عمیق دارد؛ هرس اشتباه بدجوری به درخت آسیب زد/هیچ دلیل قانع‌کننده و عقلانی برای گسست بخش بین‌الملل و فاصله‌گذاری میان یک کل منسجم  نبود/اتفاقا با برگزاری بخش بین‌الملل در دهه فجر می‌شد از فضای مهیای جشنواره اصلی فجر بهره‌مند شد و میلیاردها تومان در منابع صرفه‌جویی نمود و همزمان از ظرفیت صدها رسانه استفاده کرد/اینکه بخش اصلی جشنواره فجر را در دهه فجر و نصفه‌‌ی دیگر را در اردیبهشت یا آذر و «شاید وقتی دیگر» یا در تهران، منطقه آزاد، شیراز و یا «ناکجاآباد» برگزار کرد فقط باعث بی‌هویتی، سرگردانی و ضعیف‌تر شدن جشنواره شد!/اگر واقعا به دنبال جهانی شدن هستند چرا فجر را پاره کردند و چرا مستقلا جشنواره جهانی شیراز یا قشم یا… را برگزار نمی‌کنند؟/باعث تاسف است که صدای جشنواره جهانی فجر حتی از دروازه‌ی شیراز آن سوتر نرفته است ولی جشنواره‌ی تازه‌کار دریای سرخ عربستان که عضو فیاپف هم نیست کل جریان خبری رسانه‌های خارجی را درنوردیده! 

18 آذر 1404

سینماروزان: اصرار مجدد بر جدایی بخش بین الملل از جشنواره اصلی فجر و برپایی آن در شیراز -علیرغم تجربیات بی...

نوشته‌ی بعدی
خواننده تیتراژ برنامه رشیدپور همبازی مهناز افشار شد؛ در فیلمی با سوژه سرقت لپ تاپ بازیگر سینما!!!

خواننده تیتراژ برنامه رشیدپور همبازی مهناز افشار شد؛ در فیلمی با سوژه سرقت لپ تاپ بازیگر سینما!!!

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدها

  • حامد مظفری

    به جز تراکم اکران، تهیه‌کننده‌های و پخش‌کنندگان حق‌العمل‌کار، باعث فیلمسوزی گسترده شده‌اند/گروهی از تهیه‌کنندگان طرفدار ورشکستگی در گیشه هستند!/بعضی از پخش‌کنندگان بی‌مسئولیت به عامل نابودی فیلمها بدل شده‌اند!/باید اعتبار را به پروانه‌های ارشاد برگرداند وگرنه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد/با ادامه توقیف آثار مجوزدار در شهرستان، هیچ بعید نیست که سینماداران تهرانی هم از شهرستان‌ها یاد بگیرند و اقدام به ممیزی و توقیف خودسرانه کنند!

    355 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 142 توئیت 89
  • تقابلات والد و مولود در سینمای این سالها؛ از “پیرپسر” تا “پسرکشی” 

    179 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 72 توئیت 45
  • صدور پروانه نمایش برای تهیه‌کننده «داوینچیز»+صدور پروانه برای یک مدیر اسبق

    18 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 7 توئیت 5
  • ماجرای انتقادات ناصر تقوایی از کیمیایی و مهرجویی/در گزارش روزنامه اصلاح‌طلب آمد

    16 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • معرفی یک بانوی تهیه‌کننده به‌عنوان دبیر پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ١٠٠

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • واکنش غیرمنتظره علیرضا قربانی به خط سفید!+ویدئو

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • احضار به ساواک به‌خاطر یک کلاه!+مواجهه با خلخالی بابتِ سرقفلی ملک نماینده‌ی خلخال!++ماجرای گریه‌ی یک‌ساعته بابت نقش پُرمویی که مهرجویی به او داد/اصغر سمسارزاده در تازه‌ترین گفتگویش مطرح کرد

    14 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4

آخرین مطالب

قصه‌ی دردناک بم/رونمایی از پوستر فیلم «احمد»+عکس

۲۴ هنرمند ایرانی «شب یلدا» را به تصویر می‌کشند

سخنرانی های تداکس توس در فیلمنت

بازگشت کامران نجف زاده با برمودا در شب‌های یلدا

کمپین یلدایی«صد دانه یاقوت» کلید خورد/ 100 کتاب برای شب چله  

درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»

پرافتخارترین حضور مرکز مستند سوره در نوزدهمین جشنواره سینماحقیقت

فیلم‌های «سینماحقیقت» چه تعداد بلیت فروختند؟

صدور پروانه‌ی عشق کی‌پاپ!+صدور چهار پروانه دیگر

پخش «وحشی ۲» با مردم آغاز شد/ فصل سه در آستانه فیلمبرداری

تبلیغات

ویژه ها

درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»
خبر

درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»

26 آذر 1404

سینماروزان/حامد مظفری: حمید طالقانی بازیگر و کارگردان ایرانی در ۶۰ سالگی فوت شد.   حميد(محمد) طالقاني متولد ۱۳۴۴ تهران، داراي...

ادامه مطلب
چرا حواس‌تان نیست؟/پرسش لیلا حاتمی از مدیران سینمایی

چرا حواس‌تان نیست؟/پرسش لیلا حاتمی از مدیران سینمایی

24 آذر 1404
حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

23 آذر 1404
مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

23 آذر 1404
پردیس اکومال کرج

آقای زالو مماس با صد میلیارد/قسطنطنیه ۷۵میلیارد/عبور یوز از ۷۴میلیارد/کفایت مذاکرات ۲۳میلیارد/بچه مردم ۱۳میلیارد/دوروز دیرتر ۱۱میلیارد/وصال طهران۵۷ و دختر برقی در ۶میلیارد+آمار کامل فروش 

21 آذر 1404
دو سال انتظار برای دريافت مجوز “فِلفور”/واکنش پلتفرم نماوا به بلاتکلیفی برنامه‌های رپ

دو سال انتظار برای دريافت مجوز “فِلفور”/واکنش پلتفرم نماوا به بلاتکلیفی برنامه‌های رپ

20 آذر 1404
فیلم های کپی

فیلم «های‌کپی»؛ ملغمه‌ای low level!

19 آذر 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم