• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
چهارشنبه 19 آذر 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه گفتگو

همه چیز درباره”نوستالژی تلویزیون در دهه شصت”

5 فروردین 1394
در گفتگو
7 1
A A
0
همه چیز درباره”نوستالژی تلویزیون در دهه شصت”

تلویزیون

سینماژورنال: كتاب “دهه‌شصتي‌ها” قصه چند نسل است كه در دهه موصوف، جداي از همه مشغله‌هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و حتي آرمان‌گرايانه، از قرار در پي سرگرم‌شدن هم بود!

علي شيرازي نویسنده این کتاب متولد سال 1350 شهرری است. وی علاوه بر نويسندگی به عنوان منتقد سينما و تلويزيون و پژوهشگر موسيقي و آوازخواني سنتي هم به فعالیت می پردازد.

وی كتاب «دهه‌شصتي‌ها» را با عنوان فرعي «نوستالژي تلويزيون در دهه 60» توسط نشر ادريس به بازار فرستاده و در اثرش درباره خاطراتی که مخاطبان از تلویزیون دهه 60 دارند سخن گفته است.

خيلي پيشتر از اين‌ها خبرهايي را درباره انتشار دو سه كتاب از شما در رسانه‌ها ديديم و منتظر آن‌ها بوديم. چه شد كه “دهه‌شصتي‌ها“ به اين سرعت نوشته شد و سر از بازار كتاب درآورد؟

قصه‌اش مفصل است اما ترجيح مي‌دهم ابتدا قسمت خوب داستان را بازگو كنم. همان طور كه در مقدمه كتاب هم نوشته‌ام فكر نوشتن كتاب حاضر را دوست و همكار قديمي مطبوعاتي‌ام مهدي غلام‌حيدري پديد آورد. آن هم شايد بدون اينكه بخواهد يا اصلاً خبر داشته باشد! او در آخرين روزهاي سال 1392 زنگ زد و گفت دبيريِ ويژه‌نامه «قاب كوچك» را كه شنبه‌ها در قالب روزنامه جام‌جم منتشر مي‌شود به عهده گرفته و مي‌خواهد هفته‌اي يك صفحه‌اش را كه به «قاب خاطره» اختصاص دارد من بنويسم. بين خودمان و همين‌جوري اسم اين صفحه‌ را «نوستالژي تلويزيون» گذاشتيم كه حال در عنوان فرعي كتاب هم آن را مي‌بينيد.

بعد چه شد؟

ديدم موضوع مورد علاقه مهدي نگاهي نوستالژيك و از دوردست به برنامه‌هاي تلويزيوني دهه شصت است. حتماً مي‌دانيد كه دو سه سال، كمتر يا بيشتر، هم هست كه تبي اجتماعي و حسرت‌خوارانه پيرامون نشانه‌ها و يادگارهاي آن دهه در چند نسل درگير با آن سال و زمانه درگرفته است. پيش خودم فكر كردم عجب كار سختي است لابه‌لاي اين همه تعهد و مشغله؛ نوشتن هفته‌اي يك صفحه كه مي‌بايست دقيق و با ذوق و علاقه هم آن‌را انجام داد. با مهدي چك‌وچانه‌هايم را زدم و شانه خالي كردم. چون هيچ وقت دوست نداشتم و ندارم تا از موعد ارائه كارها عقب بيفتم و شرمنده خودم و ديگران شوم. با اصرارهاي مهدي گفتم يكي دو هفته پيش مي‌رويم تا ببينيم چه خواهد شد. همان يكي دو شماره نخست كه چاپ شد، فكرهاي قشنگي به ذهنم رسيد. به‌جز علاقه به مهدي و اينكه به هر حال دوست داشتم كمكش كنم و فقط نگران بدقول‌شدن پيش او و همكارانش بودم، ديدم ادامه‌دادن اين نوشتارها به صورت بالقوه مي‌تواند مواد يك كتاب خواندني را فراهم كند. پس با عشق و علاقه بيشتري كار را پي گرفتم. در اين ميان چند خواننده روزنامه هم شماره تلفن مرا پيدا كردند و لطف زيادي نشان دادند. مثلاً آقايي هم سن و سال خودم چند ماه است كه از قم زنگ مي‌زند، آدم خوش‌فكري هم هست و از شما چه پنهان، سوژه‌هايي را هم او پيشنهاد كرده است. مثلاً توي تاكسي نشسته‌ام كه يك‌دفعه پيامك مي‌زند كه فيلم «روزي طولاني‌تر از يك سال» را يادت هست. من هم مي‌گويم بله. فوري جواب مي‌دهد: «خب، درباره‌اش بنويس ديگر!» و اين‌جوري دلگرم‌تر مي‌شوم. ضمن اينكه مهدي هم در روزنامه كوشيد مانع‌هاي پيش رو و معمول را بردارد…

كدام موانع؟

مثلاً اينكه با مهدي قرار گذاشتيم كه من، بسته به شرايط و حال و احوال و نگاهم به موضوع، هرچه دل تنگم مي‌خواهد بنويسم و او و بالادستانش در روزنامه به راحتي آن‌چه را نپسنديدند حذف كنند؛ به شرط آن‌كه چيزي به نوشته‌هايم نيفزايند. در نهايت هم ترتيب و روال منطقي هرآن‌چه قرار است چاپ ‌شود در متن نهايي حفظ شود (از نظر درست‌بودن چارچوب‌هاي خودِ نوشته). اين‌طوري شايد كمتر به خودسانسوري مي‌افتادم. خوشبختانه آن‌چه حالا در كتاب مي‌خوانيد، بي‌كم‌وكاست متن‌هاي كامل و اوليه نوشته‌هاي من است. با اين تفاوت كه تا حدي آسيب‌هاي ناشي از شتاب‌زدگي‌هاي خاص كارهاي مطبوعاتي را از نوشته‌هاي اوليه‌ام زدوده‌ام و برخي اشتباه‌ها را ديگر با خود ندارند. به اين ترتيب، كار تا چند فصل از سال 1393 ادامه يافت و چند هفته ديگر هم به سالگرد چاپ اولين نوستالژي يا همان قاب خاطره مي‌رسيم.

علی شیرازی
علی شیرازی

يعني از ابتدا با هدف چاپ اين نوشته‌ها در قالب كتاب، كار را دنبال كرديد؟

بله. به‌تان كه گفتم! به جز اينكه به هر حال مي‌خواستم كار دوستانم را راه بيندازم تا تلافي محبت‌هاي هميشگي‌شان را كرده باشم، نشر كتاب هم برايم يك هدف مهم بود. يك مسأله ديگر هم در ميان بود. اينكه روزنامه‌نگار و منتقد سينما جماعت، تا خودش را محبور نكند نمي‌تواند چنين حجم بزرگي از كار را به سامان برساند. راستش از ابتدا خبر داشتم كه وارد چه وادي‌اي خواهم شد. با درآمدهاي من و هم‌صنفانم به ويژه در اين سال‌هاي سخت اقتصادي، مجبوريم هم زمان با چند نشريه و خبرگزاري كار كنيم تا فقط قسط‌هاي ماهيانه‌مان را بپردازيم. به همين دليل فكر تمام كردن هر كار پژوهشي و كتاب و اين جور چيزها به رؤيا مي‌ماند. به خصوص كه دولت هم حمايتي نمي‌كند و بيشتر اين كارها قائم به فرد و در واقع خواست يك آدم باپشتكار و پرانگيزه است كه به هر صورت مي‌تواند عده‌اي را دور خودش جمع كند. مثل دوست روزنامه‌نگار و مستندسازم هومن ظريف كه با همت و سرمايه شخصي خودش تاكنون دو مستند ارزنده درباره شاعر گرانقدر عباس يميني شريف و حسين گل‌گلاب سراينده سرود ملي “اي ايران” ساخته و عرضه كرده است. خوشبختانه به تازگي هم ساخت سومين فيلمش را درباره فرخي يزدي شروع كرده است. منظور اينكه انجام چنين كارهايي در اين حال و روزگار، كاملاً مي‌بايست دلي باشد وگرنه هيچ كاري پيش نمي‌رود. راستي تا يادم نرفته بگويم كه خوشبختانه در تمام مراحل چاپ و انتشار كتابم دهه‌شصتي‌ها نيز از حمايت و پيگيري ناشري باانگيزه برخوردار بودم كه در واقع با جان و دل در پي انجام كارهاي فرهنگي است.

هرچند دوست نداريم ناراحت‌تان كنيم اما انگار حالا وقتش رسيده كه به قول خودتان به جاهاي تلخ مصاحبه برسيم…

بله، در ابتداي مصاحبه پرسيديد كه تكليف انتشار آن دو سه كتابم چه شد. راستش در سال‌هاي گذشته اوضاع بسيار بدي بر فضاي نشر حاكم بود. يك بار در سال‌هاي 7-1386 همان طور كه اخبارش هم منتشر شد، دوست ناشري تمام همتش را گذاشت تا يك‌دفعه چهار پنج كتاب مرا منتشر كند. دم دست‌ترين آن‌ها نيز «موسيقي فيلم ايراني» و «آخرين آواز» بود. متأسفانه به جز مشكلاتي كه وزارت ارشاد براي يكي دو كتاب ديگرم پديد آورد، اين ناشر هم اسير مسائل مالي شد و حالا چند سال است كه به كلي از او بي‌خبريم. يادم است كه حتي در پرداخت اجاره محل كارش هم دچار مشكل شده بود و خودش به تنهايي آن دفتر را اداره مي‌كرد، چون نمي‌توانست از عهده حقوق يك منشي يا آبدارچي بربيايد. بعد هم با هر ناشري كه صحبت كردم، اول سال گفت برو پاييز بيا، پاييز هم كه شد گفت حالا برو اوايل سال بعد بيا تا ببينيم چه مي‌شود. خب، اين‌طوري انگيزه‌هاي آدم هم كشته مي‌شود…

دهه شصتیها
دهه شصتیها

بگذريم. در «دهه‌شصتي‌ها» چه چيزي را مي‌خواستيد بگوييد؟

مي‌خواستم نقبي به يكي از بخش‌هاي شيرين نوجواني و اوايل جواني نسل‌مان بزنم كه جداي از تلخي‌هايش از شيريني‌هاي خاصي هم خالي نيست. حكايت ما دربرگيرنده نسلي بود كه با همه كشمكش‌هاي‌ آن دوران و در عين محروميت‌هايي كه بر سرش آوار شده بود دنبال سرگرمي هم مي‌گشت! حسابش را بكنيد؛ اگر كسي بتواند اين مضمون را دربياورد، چندين جلد كتاب و فيلم و نمايش و سريال مي‌شود از رويش ساخت.

به نظر مي‌رسد كه بخشي از جذابيت كتاب شما هم به واقعي بودن اين روايت‌ها و آن اوضاع و احوال برمي‌گردد.

اميدوارم كه اين اتفاق افتاده باشد، چون يكي از اصلي‌ترين هدف‌هايم همين بود. راستش هميشه فكر مي‌كنم آن دهه، گفتني‌هاي بسياري دارد كه در سينه‌هاي من و امثال من دفن شده و بالاخره يك روز بايستي سرو شود. خب، مگر چند نفر از ميان آن همه آدم كه روز به روز هم دارند از ميان ما مي‌روند، دست به قلم دارند و اصلاً فرصت و انگيزه اين كار را پيدا مي‌كنند؟

به نظر شما اين تب به وجود آمده پيرامون آن دهه چيست؟

البته بگذريم كه هر كس ادعاي رفتارشناسي و شناخت رابطه علت و معلولي در رفتارشناسي ايرانيان را مي‌كند بالاخره يك جايي خالي بودن دستش آشكار مي‌شود (!) اما به نظر من يك دليل شايد وجود فاصله و تضاد ميان آن زمان با امروز و نسل‌هاي جديد باشد. حسابش را بكنيد؛ از نظر طولي دست بالا 4-33 سال از شروع آن دهه گذشته اما از نظر عرضي انگار به اندازه دو سه قرن از آن زمانه فاصله گرفته‌ايم. به نظرم تضادهايي كه سرعت پيشرفت و پرتاب ما به عصر ديجيتال باعثش شدند، ما را دچار اين نوستالژي كرده است. ما تغييرهايي را پشت سر گذاشته‌ايم كه شايد خودمان هم از خيلي‌هاي‌شان خبر نداشته باشيم.

چاره چيست؟

نمي‌دانم. ولي همين كه بعضي از افراد نسل ما مي‌نشينند و يكي يكي مظاهر و نشانه‌هاي آن دوره را پيش چشم قديمي‌ها و كساني كه همه چيز آن روزگار براي‌شان تازگي و شگفتي به همراه دارد مي‌آورند مي‌تواند ريشه بخشي از اين تضادها و كنتراست‌ها را آشكار كند.

گفته‌ايد به نوشتن و انتشار جلدهاي بعدي خواهيد پرداخت. تا كجا؟

تا هر جا كه كم نياورم! يعني خودم انگيزه‌هايم حفظ شود، خوانندگان را بتوانم همچنان جذب كنم و البته ناشر هم حمايت‌هايش را ادامه دهد.

پیوند کوتاه: https://www.cinemaroozan.ir/?p=2092
image_print
برچسب ها: دهه شصتیهاعلی شیرازی
نوشته قبلی

“ایران برگر” را با صدای شهرام ناظری صرف کنید+دانلود

نوشته‌ی بعدی

ناصر ملک‌مطیعی به سینماها آمد+عکس

مطالب مرتبط

غلامرضا موسوی و رضا درمیشیان

تولید ۱۸ فیلم بدون پروانه ساخت!⇐ادعای غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم جنجالی “کیک محبوب من” +ماجرای کلک رضا درمیشیان به پلیس ترکیه  

8 آبان 1404

سینماروزان: غلامرضا موسوی تهیه‌کننده باسابقه سینما در تازه‌ترین گفتگویش خبر از تولید حدود بیست فیلم-دقیقا ۱۸ فیلم- بدون دریافت پروانه...

بهمن+ کامیار

اعلان عامل توقیف دوساله‌ی فیلم «لاک‌پشت»/چرا شش سال منتظر فرهاد اصلانی ماندند؟/بهمن کامیار کارگردان توضیح داد

16 مهر 1404

سینماروزان: فیلم لاک‌پشت از تازه‌ترین فیلمهای توقیفی است که رفع توقیف شده و در اکران پاییزی روی پرده رفته و...

لیلی+رشیدی

لیلی رشیدی، ممنوع‌کاری، توصیه پدر و مهاجرت؟/سوئیس بهتر است یا آمریکا؟

15 مهر 1404

سینماروزان: به خاطر دارم که در دوره‌ای، تلویزیون بر سر ماجرایی که امروز خنده‌دار است، من را ممنوع‌کار کرده بود....

نوشته‌ی بعدی
ناصر ملک‌مطیعی به سینماها آمد+عکس

ناصر ملک‌مطیعی به سینماها آمد+عکس

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدها

  • حامد مظفری

    به جز تراکم اکران، تهیه‌کننده‌های و پخش‌کنندگان حق‌العمل‌کار، باعث فیلمسوزی گسترده شده‌اند/گروهی از تهیه‌کنندگان طرفدار ورشکستگی در گیشه هستند!/بعضی از پخش‌کنندگان بی‌مسئولیت به عامل نابودی فیلمها بدل شده‌اند!/باید اعتبار را به پروانه‌های ارشاد برگرداند وگرنه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد/با ادامه توقیف آثار مجوزدار در شهرستان، هیچ بعید نیست که سینماداران تهرانی هم از شهرستان‌ها یاد بگیرند و اقدام به ممیزی و توقیف خودسرانه کنند!

    353 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 141 توئیت 88
  • تقابلات والد و مولود در سینمای این سالها؛ از “پیرپسر” تا “پسرکشی” 

    178 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 71 توئیت 45
  • حرفهای ده‌نمکی درباره تعدد دوست‌دختر! +فیلم

    20 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 8 توئیت 5
  • صدور پروانه نمایش برای تهیه‌کننده «داوینچیز»+صدور پروانه برای یک مدیر اسبق

    18 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 7 توئیت 5
  • سریال «الگوریتم» و مساله‌ی ناترازی!/ بیژن جان! یوزپلنگ ببین!

    16 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • صدور مجوز همکاری کارگردان “بی بدن” و تهیه‌کننده “آنتیک”+صدور مجوز برای کارگردان “خوش رکاب”+صدور پروانه برای کارگردان “لاک‌پشت”  

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • آقای نقویان!مدیر محترم سیمافیلم! به فصول دوم و سوم «مختار» و «امام علی(ع)» هم فکر کنید!

    14 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • معرفی یک بانوی تهیه‌کننده به‌عنوان دبیر پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ١٠٠

    14 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4

آخرین مطالب

تلاش برای همکاری با نسل‌های مختلف/اعلام فهرست تولیدات تازه‌ی فارابی+اطلاعات کامل درباره روند تولید این ۱۵ فیلم

توسعه مخاطب سینمای مستند را در سال اخیر در دستور کار خود قرار دادیم/ اکران سیار و فضای مجازی نقش مهمی در توسعه مخاطب سینمای مستند دارند

قصه بم روی پرده سینما می‌رود/ حامد زمانی برای فیلم «احمد» خواند

صدور پروانه برای نهنگ عنبر۳+صدور پروانه برای تهیه‌کننده‌ی سفیر +صدور پروانه برای شهاب+یک داماد+یک برادر+یک آقازاده‌+…

وقتی ده‌ها جشنواره سینمایی در کشور داریم، چرا باید حتما جشنواره فجر را تجزیه کنیم؟/ این درخت تناور ریشه‌های عمیق دارد؛ هرس اشتباه بدجوری به درخت آسیب زد/هیچ دلیل قانع‌کننده و عقلانی برای گسست بخش بین‌الملل و فاصله‌گذاری میان یک کل منسجم  نبود/اتفاقا با برگزاری بخش بین‌الملل در دهه فجر می‌شد از فضای مهیای جشنواره اصلی فجر بهره‌مند شد و میلیاردها تومان در منابع صرفه‌جویی نمود و همزمان از ظرفیت صدها رسانه استفاده کرد/اینکه بخش اصلی جشنواره فجر را در دهه فجر و نصفه‌‌ی دیگر را در اردیبهشت یا آذر و «شاید وقتی دیگر» یا در تهران، منطقه آزاد، شیراز و یا «ناکجاآباد» برگزار کرد فقط باعث بی‌هویتی، سرگردانی و ضعیف‌تر شدن جشنواره شد!/اگر واقعا به دنبال جهانی شدن هستند چرا فجر را پاره کردند و چرا مستقلا جشنواره جهانی شیراز یا قشم یا… را برگزار نمی‌کنند؟/باعث تاسف است که صدای جشنواره جهانی فجر حتی از دروازه‌ی شیراز آن سوتر نرفته است ولی جشنواره‌ی تازه‌کار دریای سرخ عربستان که عضو فیاپف هم نیست کل جریان خبری رسانه‌های خارجی را درنوردیده! 

در فیدیبو، فروش کتاب ۵ برابر شد/ رشد کاربران و استقبال از طرح‌های اشتراکی

نقش راهبردی رادیو در اقناع افکار عمومی و مدیریت مشارکت انتخابات

رویکردهای رادیو قرآن ۲ تشریح شد 

«کافه مستند» میزبان علاقه‌مندان مستند می‌شود/ تشریح جزییات برنامه

سلسله اجراهای موسیقی محیطی دلکوک فصل پاییز خانه هنرمندان ایران

تبلیغات

ویژه ها

وقتی ده‌ها جشنواره سینمایی در کشور داریم، چرا باید حتما جشنواره فجر را تجزیه کنیم؟/ این درخت تناور ریشه‌های عمیق دارد؛ هرس اشتباه بدجوری به درخت آسیب زد/هیچ دلیل قانع‌کننده و عقلانی برای گسست بخش بین‌الملل و فاصله‌گذاری میان یک کل منسجم  نبود/اتفاقا با برگزاری بخش بین‌الملل در دهه فجر می‌شد از فضای مهیای جشنواره اصلی فجر بهره‌مند شد و میلیاردها تومان در منابع صرفه‌جویی نمود و همزمان از ظرفیت صدها رسانه استفاده کرد/اینکه بخش اصلی جشنواره فجر را در دهه فجر و نصفه‌‌ی دیگر را در اردیبهشت یا آذر و «شاید وقتی دیگر» یا در تهران، منطقه آزاد، شیراز و یا «ناکجاآباد» برگزار کرد فقط باعث بی‌هویتی، سرگردانی و ضعیف‌تر شدن جشنواره شد!/اگر واقعا به دنبال جهانی شدن هستند چرا فجر را پاره کردند و چرا مستقلا جشنواره جهانی شیراز یا قشم یا… را برگزار نمی‌کنند؟/باعث تاسف است که صدای جشنواره جهانی فجر حتی از دروازه‌ی شیراز آن سوتر نرفته است ولی جشنواره‌ی تازه‌کار دریای سرخ عربستان که عضو فیاپف هم نیست کل جریان خبری رسانه‌های خارجی را درنوردیده! 
خبر وسط

وقتی ده‌ها جشنواره سینمایی در کشور داریم، چرا باید حتما جشنواره فجر را تجزیه کنیم؟/ این درخت تناور ریشه‌های عمیق دارد؛ هرس اشتباه بدجوری به درخت آسیب زد/هیچ دلیل قانع‌کننده و عقلانی برای گسست بخش بین‌الملل و فاصله‌گذاری میان یک کل منسجم  نبود/اتفاقا با برگزاری بخش بین‌الملل در دهه فجر می‌شد از فضای مهیای جشنواره اصلی فجر بهره‌مند شد و میلیاردها تومان در منابع صرفه‌جویی نمود و همزمان از ظرفیت صدها رسانه استفاده کرد/اینکه بخش اصلی جشنواره فجر را در دهه فجر و نصفه‌‌ی دیگر را در اردیبهشت یا آذر و «شاید وقتی دیگر» یا در تهران، منطقه آزاد، شیراز و یا «ناکجاآباد» برگزار کرد فقط باعث بی‌هویتی، سرگردانی و ضعیف‌تر شدن جشنواره شد!/اگر واقعا به دنبال جهانی شدن هستند چرا فجر را پاره کردند و چرا مستقلا جشنواره جهانی شیراز یا قشم یا… را برگزار نمی‌کنند؟/باعث تاسف است که صدای جشنواره جهانی فجر حتی از دروازه‌ی شیراز آن سوتر نرفته است ولی جشنواره‌ی تازه‌کار دریای سرخ عربستان که عضو فیاپف هم نیست کل جریان خبری رسانه‌های خارجی را درنوردیده! 

18 آذر 1404

سینماروزان: اصرار مجدد بر جدایی بخش بین الملل از جشنواره اصلی فجر و برپایی آن در شیراز -علیرغم تجربیات بی...

ادامه مطلب
تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش: دستور اکران فیلم تراژدی زلزله‌ی بم+دستور نیم‌بها کردن آخرهفته فقط برای بانوان!

تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش: دستور اکران فیلم تراژدی زلزله‌ی بم+دستور نیم‌بها کردن آخرهفته فقط برای بانوان!

16 آذر 1404
احضار به ساواک به‌خاطر یک کلاه!+مواجهه با خلخالی بابتِ سرقفلی ملک نماینده‌ی خلخال!++ماجرای گریه‌ی یک‌ساعته بابت نقش پُرمویی که مهرجویی به او داد/اصغر سمسارزاده در تازه‌ترین گفتگویش مطرح کرد

احضار به ساواک به‌خاطر یک کلاه!+مواجهه با خلخالی بابتِ سرقفلی ملک نماینده‌ی خلخال!++ماجرای گریه‌ی یک‌ساعته بابت نقش پُرمویی که مهرجویی به او داد/اصغر سمسارزاده در تازه‌ترین گفتگویش مطرح کرد

15 آذر 1404
توقف «متری شش و نیم» کمی بالاتر از 27میلیارد/«تگزاس2» 17میلیاردی شد/دو فیلم حاکمیتی-مشکوک المنابع که سانسها را بلعیده‌اند بعد از دو هفته، رویهم فقط کمی بیش از 12میلیارد فروختند/«سرخپوست» 5میلیاردی شد/«زهرمار» دوروزه در مرز نیم میلیارد/«دختر شیطان» علیرغم تبعید به سانسهای کم‌مخاطب صبحگاهی(!) در آستانه میلیارد قرار گرفت+آمار کامل فروش

آقای زالو مماس با ۹۰میلیارد/قسطنطنیه ۷۴میلیارد/یوز ۷۱میلیارد/کج‌پیله ۴۵میلیارد/گوزنهای اتوبان ۱۷/۵میلیارد و مجنون ۱۶/۵میلیارد/کفایت مذاکرات ۱۵میلیارد/غریزه ۱۴میلیارد و بچه‌ی مردم ۱۲میلیارد/دوروز دیرتر ۹میلیارد/دختر برقی ۳/۵میلیارد/طهران۵۷ دوروزه دومیلیارد/آغاز سرد های‌کپی با مرتضی عقیلی+آمار کامل فروش

14 آذر 1404
سعید طالبی کارگردان رئالیتی بازمانده

واکنش کارگردان رئالیتی “بازمانده” به حواشی!+فیلم 

11 آذر 1404
ایرج طهماسب

از بتهوون، پیکاسو، لبخند ژکوند و اسپایدرمن تا دفترچه‌ی مطلوبِ کیارستمی و مسیر اصغر فرهادی/ایرج طهماسب در کارگاه انتقال تجربه‌اش چه گفت؟

10 آذر 1404
ناصر مسعودی

مرگ ناصر مسعودی؛ خواننده‌ی سریال کوچک جنگلی

6 آذر 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم