به جز تراکم اکران، تهیه‌کننده‌های و پخش‌کنندگان حق‌العمل‌کار، باعث فیلمسوزی گسترده شده‌اند/گروهی از تهیه‌کنندگان طرفدار ورشکستگی در گیشه هستند!/بعضی از پخش‌کنندگان بی‌مسئولیت به عامل نابودی فیلمها بدل شده‌اند!/باید اعتبار را به پروانه‌های ارشاد برگرداند وگرنه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد/با ادامه توقیف آثار مجوزدار در شهرستان، هیچ بعید نیست که سینماداران تهرانی هم از شهرستان‌ها یاد بگیرند و اقدام به ممیزی و توقیف خودسرانه کنند!

سینماروزان: اینکه در نیمه‌ی دوم سال به ناگاه با انبوهی فیلم روی پرده مواجهیم درظاهر معلولِ سیاست غلط تنگ کردن حلقه‌ی اکران در شش ماهه اول سال است که مربوط به امروز و دیروز نیست و سالهاست چنین رویه‌ای را شاهدیم.

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار با بیان مطلب فوق در رادیوتهران گفت: تعییر و تحول شورای صنفی نمایش در دوره های مختلف فقط به صورت موضعی باعث شده فیلمسوزی کمتر شود ولی همچنان هیچ برنامه ای برای جلوگیری از تراکم اکران و فیلمسوزی در نیمه دوم سال نمی‌بینیم. یک دهه پیش روسای صنف سینما دلیل فیلمسوزی را کمبود سالن سینما می‌دانستند ولی می‌بینیم که حالا تعداد سالن‌های سینمای مان به نزدیکی هزار سالن رسیده ولی باز هم مشکل فیلمسوزی حل نشده.

مدیر رسانه تحلیلی سینماروزان ادامه داد: همین حالا بالای ۲۰ فیلم روی پرده است ولی درنهایت فقط ۴ تا ۵ فیلم فروش معقول دارند و مابقی ازمنظر گیشه درحال ضرردهی هستند؛ می‌گوییم از نظر گیشه چون برخی از تهیه‌کنندگان حق‌العمل‌کار که هیچ پولی بابت تولید نمیدهند طرفدار ورشکستگی در گیشه هستند تا با اعلام تراز منفی به سرمایه‌گذار، او را بدهکار کنند! پس به غیر از تراکم اکران، یک دلیل دیگر فیلمسوزی تهیه‌کننده‌هایی هستند که هیچ برنامه‌ای برای جلب مخاطب-نه در تولید و نه در اکران- ندارند و از خدایشان است که فیلمشان نفروشد چون سود را در تولید کرده‌اند ولی جریان سینمای ایران به سمتی میرود که این گونه حق‌العمل‌کاران در حال حذف شدن هستند و حتی صاحبان سرمایه های بادآورده هم ترجیح می‌دهند با تهیه‌کننده‌هایی کار کنند که قادرند فضایی مناسب برای اکران ایجاد کنند تا لااقل ازمنظر شوآف رسانه‌ای، بتوانند پز سرمایه‌گذاری را بدهند.

این منتقد درباره عامل سوم فیلمسوزی از پخش‌کنندگانی یاد کرد که مجوز پخش دارند و به‌جای کمک به فروش فیلم، فقط میخواهند فیلم اکران کنند تا مجوزشان، تعلیق نشود. حامد مظفری گفت: به غیر از پخش‌کننده‌های فعالی که هم سهمی مناسب از سانس را برای فیلمها می‌گیرند و هم برنامه های تبلیغاتی ویژه دارند، یکی دو پخش‌کننده هستند که فقط فیلم پخش میکنند که کرده باشند و به نظرم یکی از عوامل فیلمسوزی و نابودی آثار در اکران، همین پخش‌کنندگان هستند که اینها هم مثل همان حق‌العمل‌کاران برایشان فرقی ندارد که فیلم بفروشد یا نه چون درنهایت اگر فیلم هم نفروشد بابت اقلام تبلیغاتی اولیه، فاکتورسازی کرده و تهیه‌کننده را بدهکار میکنند.

این منتقد خاطرنشان ساخت: خوشبختانه آگاهی نسبی و جاه‌طلبی در سینما افزایش یافته و دیگر مثل قبل نه تهیه‌کنندگان حق‌العمل‌کار میتوانند مدام کار کنند و نه پخش‌کنندگان‌ منفعل چندان فیلم خوبی برای اکران می‌یابند و کم‌کم در حال حذف شدن هستند..‌.

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار

حامد مظفری درباره حواشی ایجاد شده حول برخی آثار مجوزدار که نمایش آنها در شهرستانها ممنوع شده، بیان داشت: به هر حال این اتفاق خوبی نیست که مجوزهای صادره در ادارات استانی، ابطال گردد. به نظر می‌رسد وزارت ارشاد باید با ترمیم معاونت نظارت سینمایی و استفاده از مدیرانی که قدرت لازم را برای رایزنی با نهادهای خاص دارند، مشکل را حل کند‌. یادمان نمی‌رود در همین معاونت نظارت و در ادوار مختلف افرادی مثل منوچهر محمدی، علیرضا سجادپور، ابراهیم داروغه‌زاده و اخیرا روح‌الله سهرابی را داشتیم که اولا جز مسئولیت اصلی، شغلی دیگر نمی‌پذیرفتند و ثانیا تا زمانی که مدیر بودند سعی می‌کردند پای پروانه های صادره بایستند. در همان ماههای ابتدایی دولت چهاردهم که روح‌الله سهرابی در اداره نظارت به کار ادامه داد، کمترین مشکل در توقیف برای آثار مجوزدار ایجاد شد و سهرابی بی سروصدا و در آرامش، مشکلات را حل کرد.

این روزنامه‌نگار باسابقه ابراز امیدواری کرد: باید امیدوار باشیم که با ترمیم زیرمجموعه‌های نظارتی مجددا اعتبار به پروانه های ارشاد برگردد وگرنه دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و ممکن است سینماداران تهرانی هم از شهرستان‌ها یاد بگیرند و پروانه نمایش ارشاد را کنار گذاشته و خودشان اقدام به حذف و ممیزی و حتی توقیف کنند.




«دور یک میز»؛ حذف مرزهای جناحی برای گفت‌وگو

سینماروزان: مدیر رادیو تهران با اشاره به رویکرد برنامه «دور یک میز» تاکید کرد: این برنامه تلاش دارد گفتگو را از نگاه‌های صنفی و جناحی دور نگه دارد تا مسئولان و کارشناسان با صداقت و استناد سخن بگویند. ضمن اینکه با نگاهی مطالبه‌گر، فاصله میان مردم و مسئولان را کاهش داده و صدای پرسش‌ها و دغدغه‌های شهروندان را به گوش تصمیم‌گیران می‌رساند.

رضا کوچک‌زاده‌تهمتن، مدیر رادیو تهران درباره تولید برنامه «دور یک میز» که چگونه تلاش کرده گفت‌وگو را به سطح مناظره و تحلیل برساند، گفت: ما در رادیو تهران معتقدیم ماموریت رسانه صرفا انتقال خبر یک سویه نیست، بلکه باید به مخاطب امکان فهم، تحلیل و مشارکت بدهد. گفت‌وگو زمانی معنا دارد که از سطح تبادل نظر روزمره فراتر رود و به بستری برای شکل‌گیری اندیشه جمعی تبدیل شود.
وی ادامه داد: «دور یک میز» بر همین اساس طراحی شد تا گفت‌وگو را نه به عنوان قالبی برنامه‌سازی، بلکه به عنوان یک فرهنگ رسانه‌ای بازسازی کند. هدف ما تقویت سرمایه اجتماعی است، چون جامعه‌ای که گفت‌وگو در آن جریان دارد، جامعه‌ای عقلانی‌تر و امیدبخش‌تر خواهد بود.
وی درباره اینکه این برنامه چگونه تلاش می‌کند مرز گفت‌وگوی واقعی را حفظ کند؟ بیان کرد:مرز گفت‌وگوی واقعی، در احترام متقابل و توان شنیدن دیگری تعریف می‌شود. از آغاز طراحی «دور یک میز»، باور داشتیم که گفت‌وگو زمانی اصیل است که با پذیرش تفاوت‌ها آغاز شود، نه با حذف آن‌ها. از همین رهگذر، این برنامه به صحنه‌ای از رنگین‌کمان سلایق و دیدگاه‌ها بدل شده است؛ جایی که کارشناسان با گرایش‌های فکری متفاوت، نگاه حل‌المسائلی خود را درباره‌ی مسائل پایتخت و کشور مطرح می‌کنند.
مدیر رادیو تهران بیان کرد: انتخاب آگاهانه کارشناسان از طیف‌های گوناگون فکری، حضور هم‌زمان صاحب‌نظران دانشگاهی و مسئولان اجرایی، و مدیریت دقیق جریان گفت‌وگو از سوی تیم برنامه‌سازی، موجب شده است تا تعادل میان تضارب آرا و انسجام تحلیلی برقرار بماند. به این ترتیب، گفت‌وگو در «دور یک میز» نه به عرصه‌ جدال و منازعه و نه به تریبون تبلیغ یک‌سویه تبدیل می‌شود، بلکه در مسیر تعمیق فهم متقابل و تصمیم‌سازی جمعی حرکت می‌کند. در این چارچوب، کنترل هیجانات رسانه‌ای، اتکا به داده‌های مستند و رعایت اخلاق گفت‌وگو از اصول بنیادین برنامه است.
وی ادامه داد: ما در رادیو تهران می‌کوشیم تا در پهنه‌ پایتخت و استان تهران همه‌ مسئولان، نخبگان و جریان‌های مؤثر اجتماعی را پای «میز رسانه» بنشانیم؛ زیرا باور داریم حضور دیدگاه‌های متفاوت پیرامون یک موضوع کاربردی، خود مهم‌ترین عامل در تقویت فرهنگ گفت‌وگو، تبدیل اختلاف به تفاهم و عبور عقلانی از چالش‌ها است.
کوچک‌زاده اشاره کرد: در رسانه شنیداری صداقت تنها در صدا و لحن نیست، بلکه در رویکرد صادقانه به مسئله معنا می‌یابد. شنونده زمانی همراه برنامه می‌شود که احساس کند هدف گفت‌وگو، نه نمایش، بلکه حل واقعی مشکلات و طرح نقدهای منصفانه و بی‌طرفانه است. در «دور یک میز» تلاش کرده‌ایم فضای گفت‌وگو را از نگاه‌های صنفی و جناحی دور نگه داریم تا مسئول و کارشناس هر دو با صداقت و مستند سخن بگویند. این صداقت، اعتماد و مشارکت ذهنی مخاطب را به همراه می‌آورد و او را از شنونده‌ای صرف به بازیگر فعال در فرآیند نقد و تبیین بدل می‌کند. بدین‌ترتیب، برنامه به صحنه‌ای واقعی برای گفت‌وگوی ملی و تصمیم‌سازی جمعی تبدیل می‌شود.
کوچک‌زاده درباره اینکه «دور یک میز» شاهد برخورد اندیشه‌ها و نگاه‌های متنوع هستیم. از منظر سیاست‌گذاری رسانه‌ای، چگونه می‌توان این تنوع را مدیریت کرد تا هم از افتادن در دام نسبی‌گرایی جلوگیری شود و هم از تک‌صدایی بوروکراتیک فاصله بگیرد؟ توضیح داد:این نقطه تعادل، مهم‌ترین چالش رسانه‌های تحلیلی است. ما در برنامه دور یک میز و به طور کلی در رادیو تهران تلاش کرده‌ایم قاعده‌ گفت‌وگو را بر پایه‌ی «اصول مشترک ملی» بنا کنیم. یعنی در عین پذیرش تنوع فکر، بر معیارهای عقلانیت و انصاف تأکید کنیم. وقتی چارچوب‌های گفت‌وگو شفاف باشد، تنوع به معناي تضاد نیست، بلکه به غنای بحث می‌افزاید. ما نه‌تنها از تک‌صدایی فاصله گرفته‌ایم، بلکه سعی کرده‌ایم چندصدایی را در قالب اخلاق گفت‌وگو مدیریت کنیم تا نتیجه، تبیین و اقناع باشد، نه تعارض و هرج و مرج رسانه‌ای.
وی بیان کرد: برنامه «دور یک میز» با تکیه بر تیمی منسجم و حرفه‌ای توانسته مدیران و مسئولان پایتخت را پای میز گفت‌وگو بنشاند تا هر یک درباره حوزه کاری خود، شفاف و پاسخ‌گو با مردم سخن بگویند. این برنامه با نگاهی مطالبه‌گر، فاصله میان مردم و مسئولان را کاهش داده و صدای پرسش‌ها و دغدغه‌های شهروندان را به گوش تصمیم‌گیران رسانده است. «دور یک میز» نمونه‌ای موفق از گفت‌وگوی واقعی در رسانه است که اعتماد و همراهی را بازمی‌سازد و از قالب سنتی رادیو عبور می‌کند.




ردّپای بابک خرمدین، تروتسکی و برادران لیلا در جشنواره فیلم فجر۴۳؟/بهترین بازیگر جشنواره، یک جوان ۲۵ ساله بود!

سینماروزان: در میان فیلم‌های جشنواره فیلم فجر۴۳ فیلمی با عنوان “ترک عمیق” را داشتیم که هم از منظر کیفیت کارگردانی و اجرا و هم از نظر بازیگری، فیلم خوبی است که می‌تواند مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد. دو بازیگر باسابقه یعنی رضا بابک و گلچهره سجادیه نقش‌های اصلی را ایفا کردند و خیلی هم خوب کار کردند.

حامد مظفری منتقد و کارشناس سینما روی آنتن زنده رادیوتهران با بیان مطلب فوق گفت: آرمان زرین کوب کارگردان “ترک عمیق” را بیشتر به‌واسطه تهیه کنندگی سریال “ستایش” می‌شناسیم که آن سریال هم فراگیری خود را داشت. زرین کوب با اینکه یک ساختار تله تئاتری سه پرده ای را برای روایت برگزیده و بر ظرافت‌های تصویرسازی هنری پای بند است با این حال همان تجربیات سریال سازی باعث شده ایجاد معما و حس تعلیق برای جذب مخاطب عام هم داشته باشیم پس فیلم می‌تواند مخاطب را همراه و درگیر سوژه حاد خود کند.

حامد مظفری ادامه داد: وقتی فیلم را دیدم این سوال برایم پیش آمد که چرا “ترک عمیق” که سه سال پیش با عنوان “میرجاوه” به جشنواره ارائه شده بود به جشنواره فجر۴۰ راه پیدا نکرد و جایش را به فیلم‌های ضعیف و متوسط تر داد. اینکه سه سال فیلمی قابل قبول را رد کردند جز ضرر به سازندگان و عوامل نیست. رضا بابک در نقش یک بیمار دچار اختلالات جنسی بسیار درست اجرا کرده و بازی های در سکوت او و گلچهره سجادیه، عالی است.

این عضو باسابقه انجمن نویسندگان و منتقدان سینما خاطرنشان ساخت: بعد از ماجرای قتل خبرساز بابک خرمدین، ورای تحلیل های مختلف درباره ماجرا، اخباری هم درباره تولید یکی دو فیلم جنایی با محوریت آن منتشر شد. اینکه فیلم “ترک عمیق” یا “میرجاوه” نیز در ابتدا بنا داشته همان ماجرا را دستمایه خلق درام کند ولی حالا یا ممیزان نگذاشته‌اند(؟) یا چیز دیگر(؟) واقعا مشخص نیست؟  آنچه مشهود است اینکه خلق داستانی تازه و با فاصله گذاری نسبت به واقعیت برمبنای جنایت یک بیمار حاد جنسی در “ترک عمیق” اتفاقا به نفع اثر شده‌‌. کمتر پیش آمده در ساختار سینمای وطنی، ورود مستقیم به یک پرونده جنایی، محصولی قابل اعتنا پدید آورد. ایرانیان مردمان عیان‌گویی نیستند و اصل موضوع را می‌گذارند برای پچ‌پچه‌ها و در عیان در لفافه حرف میزنند و از این منظر می‌توان “ترک عمیق” را در همپوشانی دانست با ذات ایرانی.

حامد مظفری در گفتگو با رادیوتهران ادامه داد: در بررسی کمدی های جشنواره به نظر می‌رسد از همه مخاطب پسندتر “کفایت مذاکرات” باشد که محصول ابراهیم عامریان است. فیلم به غیر از بازی های خوب مهران غفوریان و رویا میرعلمی، دست گذاشته بر سوژه فرزندآوری و مبحث رحم اجاره ای که به هر حال در مسیر سینمای کمدی کار جدیدی است. از آن طرف کمدی “صددام” را هم داریم که اساسا یک کمدی فانتزی است که با مرور زندگی فرضی یکی از بدل های ایرانی صدام، لحظات شیرینی را خلق می‌کند‌. درست است که با بدسلیقگی داوران، کمدی ها در بخشهای اصلی نادیده گرفته شدند ولی مخاطب‌پسند خواهند بود.

این منتقد سینما تاکید کرد: از بقیه فیلم‌هایی که در جشنواره دیدیم و جلب توجه کرد فیلم “موسی” است که بناست سریالش هم در تلویزیون پخش بشود. کیفیت تصویرسازی موسی به لحاظ تکنیکی و اینکه بخس عمده کار در استودیو گرفته شده قابل ارزیابی است به‌ویژه که فیلم، بازی های خوبی هم دارد و ازجمله مریلا زارعی در نقش مادر موسی و فرهاد آئیش در دو نقش متضاد بازی خوبی ارائه داده‌اند.

حامد مظفری درباره آثار خارج مسابقه اظهار داشت: چند فیلم ویژه در جشنواره دیدیم مثل “لاک پشت”، “رکسانا”، “پیرپسر” و “غریزه” که بین اینها هم از همه شسته رفته تر “رکسانا” است که هم مضمون نسبتا فراگیری و هم ریتم مناسبی دارد. “غریزه” و “پیرپسر” هر دو انگار فیلم‌هایی هستند متاثر از “برادران لیلا” که با نگاه نقد پدر در خانواده ساخته شده.اند. “پیرپسر” بازی عالی حسن پورشیرازی را دارد که سالها بعد از “مهمان مامان” اینجا واقعا درخشیده و جاهایی یادآور استالین‌ی است که تروتسکی -اینجا می‌شود حامد بهداد- علیه او شورید! البته زمان فیلم خیلی خیلی طولانی است یعنی حدود سه ساعت و کمی بیشتر و خیلی راحت حدود یک ساعتش را اگر کنار بگذارند به فیلم بهتری می‌رسیم.

حامد مظفری خاطرنشان ساخت: کاری نداریم که فیلم‌های ویژه را به بخش مسابقه راه ندادند؛  این را باید صریح گفت که بهترین بازیگران فیلم‌های جشنواره یکی یسنا میرطهماسب ۲۵ ساله و مهسا اکبرآبادی ۳۰ ساله در “رکسانا” هستند، دیگری حسن پورشیرازی در “پیرپسر”. پس از اینها رضا مسعودی در “اسفند” و همچنین رضا بابک و گلچهره سجادیه در “ترک عمیق” و مریلا زارعی در “موسی” هم شایسته سیمرغ بودند.




از پرویز صیاد تا گشت ارشاد و دیازپام در جشنواره فیلم فجر۴۳/کاندیدای اصلی بازیگری مرد کیست؟

سینماروزان: در بین فیلمهایی که این چند روز در جشنواره دیدیم هم فیلم “اسفند” و هم فیلم “اشک هور” درباره شهید علی هاشمی هستند و بدون موازی کار و تداخل داستانی، فرازهایی از فتح جزیره مجنون و بعدی شهادت علی هاشمی را تصویر کردند.

حامد مظفری منتقد و کارشناس سینما روی آنتن زنده رادیوتهران با بیان مطلب فوق گفت: خیلی سخت نیست که بگوییم رضا مسعودی بازیگر “اسفند” به خاطر بازی خوش‌لحن و رئالش میتواند از کاندیداهای سیمرغ باشد و همین طور وحید ابراهیمی بخاطر فیلمبرداری “اشک هور” میتواند کاندید باشد. دانش اقباشاوی کارگردان “اسفند” هم اجرایش آنقدر خوب و مؤثر بوده که میتواند لایق دریافت سیمرغ کارگردانی باشد.

وی ادامه دارد: در جشنواره امسال فیلمی هست به نام “شمال از جنوب غربی” که با تصویرهای کارت پستالی از شمال، به درگیری نیروهای کمیته با خرابکاران گروهکی در شمال دهه ۶۰ میپردازد. جاهایی از فیلم از عملیات خرابکاری برای انهدام پل ورسک می‌شنویم که معلوم نیست زمینه واقعی داشته باشه یا نه چون ربط استراتژیک با ماجرای درگیری ها ندارد ولی یادآور فیلمی است به نام “ورسک پل پیروزی” که زمانی بنا بود پرویز صیاد آن را بسازد و نشد. صیاد می‌خواست ماجرای جنگ جهانی دوم را در خلال این پل روایت کند ولی در اینجا، ربط ماهوی دهه شصت و ورسک و… موجود نیست. در عین حال به غیر از چهره پردازی، بازی های مصطفی زمانی و امیر آقایی در “شمال از جنوب غربی” قابل توجه است به ویژه جاهایی که فیلم زمینه جاسوسی پیدا می‌کند این دو در تلاش برای الگوسازی ‌های مثبت و منفی، موفقند.

حامد مظفری با اشاره به فیلم “زیبا صدایم کن” بیان داشت: رسول صدرعاملی کارگردان قدیمی سعی کرده فیلم سرخوشانه‌ای بسازد درباره همراهی یک پدر روانی و دخترش در یک سفر شهری. فیلم جاهایی از مدار روایت خارج میشود و سعی می‌کند در شوخی با گشت ارشاد، ریتم یکنواخت را جبران کند. اساسا اینکه فیلم میگوید یک دیوانه باید از تیمارستان فرار کند تا مشکلات مختلف جامعه حل بشود، فرض غلطی است. بازی های فیلم یکدست و خوب است به‌خصوص بازی ژولیت رضاعی بازیگر اصلی زن.

حامد مظفری گفت: در این دوره جشنواره فیلم‌های خواب آور کم نداشته؛ فیلمهایی که مشکل شان ساده گیری سینما و کارگردانی ست. درست است که بلحاظ فنی، فیلمسازی خیلی راحت تر از دوران نگاتیو شده ولی باز هم بدون جهان بینی فیلم ساختن، فقط وقت مخاطب را تلف میکند….




چطور شد که ابوالفضل پورعرب پذیرفت نقش یک هواپیماربا را بازی کند؟

سینماروزان/حامد مظفری: اینکه چطور شد ابوالفضل پورعرب که بازیگر توانایی است قبول کرد نقش هواپیماربایی به نام رضا جباری را در فیلم #زندانی۷۰۷ بازی کند به سالها قبل‌تر از تولید این فیلم برمی‌گشت.

#حبیب_بهمنی کارگردان #فیلم_زندانی۷۰۷ با بیان مطلب فوق روی آنتن زنده برنامه سعادت‌آباد رادیوتهران گفت: ابوالفضل پورعرب ترکیبی از چند عنصر توانایی بازیگری، توانایی در جلب مخاطب عام و همچنین نزدیکی به شمایل شخصیت اصلی را دارا بود یعنی هم آن زمان در بورس بازیگران استار بود و مخاطب را جذب می‌کرد و در عین حال توانایی های فردی و نزدیک بودن شخصیت پورعرب به شمایل و فیزیک و رفتارهای فردی کاراکتر اصلی باعث شد او را انتخاب کنم.

بهمنی ادامه داد: انتخاب اولم پورعرب بود؛ چون هفت سال زودتر از فیلم زندانی ۷۰۷ یعنی دورانی که مروارید سیاه را  می‌ساختم با پورعرب وعده گذاشتم که باید بیاید و نقش هواپیماربا را بازی کند. ایشان هم از فراز و فرود کاراکتر خوشش آمده بود و انصافا هم خیلی انرژی برای باورپذیر شدن نقش گذاشت.

حبیب بهمنی درباره اینکه چقدر تخیل را وارد پرداخت شخصیت هواپیماربا کرده، بیان داشت: موضوع اصلی همان هواپیماربایی بود و سرنوشتی که مسافران هواپیما داشتند؛ آنها واقعی بودند. هواپیماربا واقعی بود و کاراکترهای اصلی وجود داشتند حتی اغلب مسافرهایی که در فیلم می‌بینیم در اتفاق اصلی وجود داشتند که همه هم به ایران برمیگردند و حتی اقامه نماز جماعت در پایگاه اسرائیل عین واقعیت است.  رویدادهای واقعی پایه نگارش فیلمنامه بود ولی نود درصد آنچه درباره مسائل شخصی کاراکترها می بینیم زاییده تخیل خودم به عنوان نویسنده. پورعرب خیلی خوب نقش را درک کرده بود و با انرژی بسیار جلوی دوربین می‌رفت و در پشت صحنه نیز تلاش می‌کرد کمک کند به همکاران.

این کارگردان ادامه داد: در مرحله نگارش با تعدادی از مسافران واقعی پرواز ۷۰۷ تهران-کیش گفتگو کردم و خاطرات آنها را گرفتم و دسته بندی کردم و سپس هر کدام را به فراخور داستان، وارد فیلمنامه کردم‌ و حتی برخوردهایی که مامورین اسرائیلی با آنها داشتند و کارهای دسته جمعی مسافران در هواپیما و پایگاه اغلب واقعی بود‌.

حبیب بهمنی در پاسخ به این پرسش که هیچ گاه به دنبال آن نبود که ادامه داستان زندگی رضا جباری بعد از زندانی شدن در اسرائیل را بسازد، گفت: همیشه این وسوسه برایم بوده که ادامه زندگی رضا جباری و گرفتاری ها و بدبختی های بعدی اش در اسرائیل را روایت کنم ولی متاسفانه شرایط تولیدی و مسائل تامین اعتبار چنین پروژه‌هایی همواره خارج از خواسته ما و معمولا مانع تولید بوده‌‌‌.

وی تاکید کرد: آنچه ورای هواپیماربایی نیاز روز است جنس کار در نقد نگاه صهیونیست ها ست که بایستی مدیران فرهنگی از طرح چنین مباحثی در روایات سینمایی حمایت کنند.
این کارگردان افزود: مخالف نگاه ژورنالیستی در کنار ارائه درام های سینمایی نیستم و هر کدام کارکرد خودش را دارد ولی داستان پردازی واقعی حول ریشه‌های شکل گیری صهیونیسم است که می‌تواند مخاطب پسند باشد. چاره ای نداریم جز اینکه از این دنیای گزارش دهی خبری که احاطه مان کرده پای مان را فراتر بگذاریم و در بستر زندگی شخصیت های واقعی بتوانیم حقایق ضدانسانی صهیونیسم را تصویر کنیم.

ابوالفضل پورعرب در نقش یک هواپیماربا!؟/کارگردان فیلم روی آنتن زنده توضیح داد
ابوالفضل پورعرب در نقش یک هواپیماربا!؟/کارگردان فیلم روی آنتن زنده توضیح داد

بهمنی گفت: مخاطب فقط خبر می بیند ولی متوجه پشتوانه این همه انسان‌کشی در غزه نیست! رسانه‌های آن طرفی گاه قتل عام انسانها و شهروندان در خانه‌های خود را توجیه می‌کنند ولی از تفکری نمی‌گویند که دیگر انسان ها را بسان حیوان می بیند و همین است که باعث می‌شود از مسلمان تا مسیحی و یهودی و..‌. دربرابر تفرعن صهیونیسم بایستند.

حبیب بهمنی پیرامون تامین اعتبار تولید زندانی۷۰۷ بیان داشت: این فیلم یک کار مشترک بود که با سرمایه گذاری شخصی استارت خورد و در کنار آن شبکه سحر در تولید مشارکت داشت و جادارد از معاونت برون مرزی سیما برای حمایت از تولید پروژه ای که یک اتفاق واقعی را تصویر کرده بود، قدردانی کنیم و ای کاش باز این مشارکت ها باشد برای تولیدات استراتژیک.

بهمنی در پاسخ به اینکه اگر شرایط فراهم باشد ترجیح می دهد کدام اتفاق واقعی سال‌های اخیر را به فیلم بدل کند، اظهار داشت: در این سالها در موضوع فلسطین رویدادهای بسیار زیادی اتفاق افتاده و می‌افتد ولی دوست دارم ذهن مخاطب را به دنبال واقعیات دنیای فلسطین و دلایل تجاوز صهیونیست ها ببرم و این مسأله را واکاوی کنم که چرا صهیونیست امنیت دنیا را به خطر انداخته! همین حالا شش ایده سینمایی در این زمینه دارم که خیلی دوست دارم لااقل یک فیلم در این باره بسازم ولی متاسفانه در تخصیص حمایت های تولید انگار اصلا به کارنامه افراد توجه نمی‌شود!

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود.