1

سختی‌های سریال «شکارگاه» به روایت مهدی حسینی‌نیا

سینماروزان: مهدی حسینی‌نیا ـ بازیگر نقش «بهادر» در سریال «شکارگاه» ـ درباره دشواری نزدیک شدن به فضای تاریخی، شیوه مواجهه با متنی که کمترین امکان تغییر را داشت و تجربه ایفای نقشی ساده و صمیمی همچون یک باغبان را توضیح می‌دهد.

حسینی‌نیا همچنین با نگاهی تحلیلی به تفاوت‌های نمایش خانگی و تلویزیون، تأکید می‌کند که روایت قصه‌های نزدیک به زندگی مردم امروز در رسانه‌های جدید آسان‌تر و اثرگذارتر است.
با «بهادر» ـ باغبان ساده اما پر از پیچیدگی قصه «شکارگاه» ـ شروع می‌کنیم و طرح این پرسش که ایفای چنین نقشی در قصه‌ای که زمان آن چندان نزدیک نیست، چه دشواری‌هایی داشت؟ مهدی حسینی‌نیا پاسخ می‌دهد: به نظر من هر نقشی جذابیت‌های خودش را دارد و نمی‌توان بین بازی در زمان حال یا در فضای تاریخی مرزی قطعی کشید. در نهایت، ما بازیگر نقش انسانی را بر عهده می‌گیریم که در شرایط اجتماعی، اقلیمی و تاریخی خاصی زندگی می‌کند. تفاوت انسان‌ها چندان زیاد نیست، اما شرایط اجتماعی و فرهنگی هر دوره، نوع مواجهه و سبک زندگی آن‌ها را تغییر می‌دهد. همین مسئله باعث می‌شود ایفای نقش در چنین آثاری چالش‌ها و جذابیت‌های خاص خود را داشته باشد.

حسینی‌نیا در پاسخ به این پرسش که چطور به فضای تاریخی سریال «شکارگاه» نزدیک شد؛ چراکه مقطعی که قصه در آن روایت می‌شود، چندان ملموس نیست، چنین اظهار می‌کند: «از همان ابتدای کار جلساتی با نیما جاویدی داشتم. ایشان هم کارگردان و هم نویسنده متن هستند و راهنمایی‌های دقیقی به من دادند. علاوه بر آن، پیش از شروع فیلمبرداری بار دیگر به تماشای آثار سینمایی و سریال‌هایی پرداختم که درباره آن دوران ساخته شده بود. تلاشم این بود که فضای اجتماعی و زیست‌جهان آن دوره را بهتر لمس کنم. البته باید بگویم کار خارق‌العاده‌ای نمی‌توان انجام داد، چراکه ما نه آن آدم‌ها را دیده‌ایم و نه کسی از آن نسل باقی مانده تا بتوانیم مستقیم با او گفت‌وگو کنیم. بنابراین بیشترین تکیه ما بر تحقیقات، بازبینی آثار گذشته و البته هدایت‌های کارگردان بود.»

او قصه «شکارگاه» را یکی از نقاط قوت اصلی این سریال برشمرد و درباره دلایل آن توضیح داد: جذابیت آن در این است که صرفاً محدود به گذشته نیست. این داستان اگرچه در بستر تاریخی روایت می‌شود، اما ساختار و مفاهیم آن به‌گونه‌ای است که می‌تواند در زمان حال هم رخ دهد. در واقع، اگر همان قصه را با تغییر جزئیات در دوران معاصر روایت کنیم، باز هم برای مخاطب باورپذیر خواهد بود. این ویژگی سبب شد متن برایم بسیار جذاب باشد. من اصولاً کمی در خواندن فیلمنامه تنبلی می‌کنم، اما «شکارگاه» جزو معدود کارهایی بود که متن آن را خیلی سریع و با علاقه خواندم.

اما تجربه همکاری با نیما جاویدی پرسش دیگری است که با او در میان می‌گذاریم و اینکه چقدر در دیالوگ‌ها و متن، امکان تغییر و یا ارائه پیشنهاد داشت؟
این بازیگر سینما و تئاتر چنین توضیح می‌دهد: همکاری با جاویدی تجربه‌ای متفاوت بود. ایشان نویسنده متن نیز بودند و به همین دلیل روی جزییات حساسیت ویژه‌ای داشتند. ما تقریباً متن را کلمه به کلمه اجرا کردیم. شاید در طول کار تنها سه یا چهار پیشنهاد کوچک از سوی من مطرح شد که برخی پذیرفته شد و برخی خیر؛ اما اساس کار بر همان چیزی بود که نوشته شده بود. این برای من تجربه‌ای تازه بود، زیرا در بسیاری از کارهای دیگر می‌توان در لحظه با توجه به ویژگی شخصیت، دیالوگ را کمی تغییر داد یا محاوره‌ای‌تر بیان کرد. اما در «شکارگاه» همه چیز دقیقاً طبق متن پیش می‌رفت.

حسینی‌نیا در پاسخ به اینکه پایبندی به متن و پیش رفتن عین به عین با آن، کار را برایش سخت نمی‌کرد؟ چنین می‌گوید: «مهم‌ترین سختی این بود که باید حواسم را کاملاً جمع می‌کردم تا حتی یک واو یا کلمه از متن حذف یا جابه‌جا نشود. ما در زندگی روزمره عادت داریم محاوره‌ای‌تر صحبت کنیم و دایره لغاتمان هم محدودتر شده است. در این پروژه اما لازم بود از زبان معیار استفاده کنیم؛ زبانی کتابی‌تر و شمرده‌تر که با فضای تاریخی کار هماهنگ بود. این موضوع باعث شد در طول کار مدام ذهنم درگیر حفظ دقت و امانت به متن باشد. در عین حال جذابیت خاصی هم داشت، چون برخی واژه‌ها و ترکیباتی را دوباره زنده می‌کرد که شاید در گفت‌وگوهای روزمره کمتر استفاده می‌شوند.»

«شخصیت بهادر در ظاهر باغبان ساده‌ای است که البته به واسطه نقش اصلی آن در عمارت، پیچیدگی‌های بسیاری دارد. تقابل این سادگی در عین مرموز بودن آن، چه تاثیری بر بازی شما گذاشت؟» در پاسخ اظهار می‌کند: «همین ویژگی باعث شد نزدیک شدن به این نقش برایم آسان‌تر باشد. بهادر شخصیت پیچیده یا متعلق به طبقه خاصی نیست. او یک باغبان است که زندگی عادی خود را می‌کند. بنابراین نیازی نبود وارد جزئیات دشوار آداب معاشرت طبقات خاص یا اشرافی شوم. مثلاً لازم نبود بدانم در آن زمان اشراف چگونه فنجان یا کارد و چنگال در دست می‌گرفتند. همین سادگی باعث شد راحت‌تر بتوانم با شخصیت ارتباط برقرار کنم و او را باورپذیرتر بسازم.»

بازیگر سریال‌های «شکارگاه»، «یاغی» و فیلم‌های «شنای پروانه»، «متری شیش و نیم» و «برادران لیلا» درباره تفاوت ایفای نقش در نمایش خانگی و تلویزیون چنین اظهار می‌کند: واقعیت این است که تفاوت‌ها بسیار است. بخشی از حضور من در نمایش خانگی انتخاب شخصی‌ام بود. نمایش خانگی فضای بازتری برای روایت قصه‌ها دارد. بسیاری از داستان‌هایی که در این مدیوم ساخته می‌شود، در تلویزیون امکان تولید ندارد یا با محدودیت‌های فراوان روبه‌روست. علاوه بر این، نمایش خانگی به زندگی واقعی و ذهنیت امروز مردم نزدیک‌تر است. متأسفانه تلویزیون از این فضا فاصله گرفته و کمتر توانسته به دغدغه‌های واقعی مردم بپردازد. در حالی که در نمایش خانگی و سینما می‌توانیم روایت‌هایی بسازیم که هم‌زمان سرگرم‌کننده و در عین حال بازتابی از واقعیت اجتماعی باشند.

مهدی حسینی‌نیا ـ بازیگر نقش «بهادر» در سریال «شکارگاه» ـ در انتها در پاسخ به اینکه آیا در طول تصویربرداری خاطره خاص یا اتفاق ویژه‌ای برایتان رخ داد؟ یادآور می‌شود: «واقعیت این است که ذهنم بیشتر درگیر متن و اجرای دقیق آن بود. هر روز تنها دغدغه‌ام این بود که مبادا جمله‌ای را ناقص یا اشتباه بیان کنم. همین تمرکز باعث شد کمتر به حاشیه‌ها یا رخدادهای دیگر توجه کنم. البته باید بگویم شرایط کار سخت بود؛ اما سختی بخشی جدایی‌ناپذیر از حرفه ماست. آنچه این پروژه را برای من جذاب‌تر کرد، همکاری با نیما جاویدی بود؛ کارگردانی که دلم می‌خواست با او کار کنم. همچنین حضور در کنار همکارانی که برایم عزیز و محترم‌اند، از دیگر نقاط روشن این تجربه بود.»




از فیلم «پیرپسر» تا سریال «شکارگاه»؛ مثلث کامجویی

سینماروزان: فیلم پیرپسر با امتداد رونق گیشه خود توانسته عنوان پرفروش ترین فیلم غیرکمدی را بگیرد و اکتای براهنی کارگردان خود را در جایگاهی قرار دهد که از همین حالا بسیاری منتظرند تا فیلم بعدی او را ببینند.

 

همزمان با اکران پیرپسر، سریال شکارگاه درشبکه خانگی عرضه شده؛ سریالی که هرچند درباره محافظت خانواده یک نظامی از عتیقه‌جاتی ارزشمند است ولی در خلال سریال و با آشکار شدن خط و ربط‌های خانوادگی است که داستان وجوه عامه‌پسند پیدا میکند.

 

ازجمله این خط و ربط ها ماجرای عشق مشترک میرعطاخان و فرزندش-اصلان- به یک دختر زیبارو است، خط و ربطی که یادآور عشق باستانی و پسرش در فیلم پیرپسر به یک زن معلوم‌الحال است…

 

پیرپسر عاقبت دردناک این عشق را به مهیب ترین شکل ممکن مصور می‌کند و همه طرفهای درگیر را یک به یک به نابودی می‌کشاند تا تراژدی اش شکل کامل بگیرد. در شکارگاه نیز اگرچه پدر می‌خواهد حفظ ظاهر کند اما درنهایت پسر را به عنوان تلاش برای ارتکاب قتل به دست نظمیه می‌دهد…

 

برخلاف اکتای براهنی که در فیلم قبلی خود «پل خواب» بخشی از داستان را بیرون و بخشی را درونی کرده بود،سریال شکارگاه را نیما جاویدی ساخته که پیشتر در فیلم سرخپوست و فیلم ملبورن نیز تلاش برای داستان پردازی در فضاهای محدود را نشان داده بود و با این همه او بیشتر به خاطر فضاسازی های استیلیزه بصری شناخته میشود تا درام‌پردازی پیچاپیچ.

 

جاویدی در شکارگاه داستان را کاملا محدود به عمارتی نفرینی کرده که آدم‌هایش هرلحظه ممکن است ماهیتی شریر پیدا کنند و هر کدام ممکن است زیر پای دیگری را خالی کند و این گونه است که به جای آن خرافه های جن زده بودن عمارت همان مساله اهریمن درونی بیش از پیش در سیر ماجراها خودنمایی میکند.

 

سریال شکارگاه محصول فیلیمو و با بازی پرویز پرستویی(میرعطا)، الهام پاوه نژاد (در نقش ملوک خاتون)، مهدی حسینی‌نیا (در نقش بهادر)، سوگل خلیق (بازیگر نقش گلاب)، الهام نامی ( سیمین)، عرفان ابراهیمی ( یحیی)، محسن غفاری ( نقش اصلان)، نیک آفرید سماواتی ( نقش پری)، ماهان خیری ( منصور)، امیر نوروزی(مفتش) و… ساخته شده است.

 

 




اسرار عمارت نفرين شده!⇐رونمایی از آنونس رسمی سریال «شکارگاه» با بازی پرویز پرستویی، الهام پاوه نژاد، سوگل خلیق، مهدی حسینی نیا و…+فیلم

سینماروزان: آنونس رسمی سریال تاریخی-معمایی «شکارگاه» رونمایی شد.

 

این سریال از ۱۱ تیرماه، هر چهارشنبه در #فیلیمو و #شیدا عرضه میشود.

 

پرویز پرستویی، الهام پاوه نژاد، سوگل خلیق، مهدی حسینی نیا، رضا فیاضی، امیر نوروزی، عرفان ابراهیمی، الهام نامی و…، ازجمله بازیگران سریال هستند.

 

«شکارگاه» داستان اتفاقات مهیب یک عمارت مخوف را حوالی شروع قرن چهاردهم خورشیدی روایت می‌کند.

 

هم‌زمان با انتشار آنونس رسمی، لیست بخشی از عوامل سریال «#شکارگاه‌‌‌‌» به کارگردانی نیما جاویدی و تهیه‌کنندگی مهدی بدرلو‌ منتشر شد:

 

طراح و سرپرست نویسندگان: نیما جاویدی

نویسندگان: نیما جاویدی – نازنین بوذری

مشاور پروژه: زینب تقوایی

مدیر فیلمبرداری: محمد رسولی با تشکر از حسن لشگری

طراح صحنه: آيدين ظریف

طراح لباس: منصوره یزدان‌جو

طراح گریم: ایمان امیدواری

تدوین: عماد خدابخش

موسیقی: رامین کوشا

مدیر صدابرداری: عباس رستگارپور

صداگذار: محمدکشفی

مدیر تولید: فواد بوربور

مدیر پست پروداكشن و دستيار ويژه كارگردان: مصطفی سلیمانی

سرپرست گروه گریم: محمد کلاهدوز

دستیار اول فیلمبردار: حمیدرضا قطب

جلوه‌های ویژه بصری: حسن نجفی‌منش

اصلاح رنگ: فرهاد قدسی

منشی صحنه: غزل رشیدی

عکاس: امید صالحی

دستیار اول كارگردان: حمید نظام‌زاده با تشکر از علی جودی

برنامه ریز: سجاد دین‌پرست با تشکر از علی جودی

مدیران تدارکات: حامد سبحانی جلوه و حسین ساغری ساز همدانی

جلوه‌های ویژه میدانی: مرتضی رمضانی

طراحان بدلكارى: عباس اصانلو و مهدى جوزى

دستیار طراح لباس: فاطمه شهبازی

دستیاران طراح صحنه: مسعود اسمعیلی و  فاطمه صفیری

دستیار یک تدوین: مهران اشکش

دستیار یک صدا: بابک مرادی

دکوراتور: ابوالفضل میرزاخانی

تهیه‌ شده در استودیو فیلیمو

طراح آنونس: علی احمد‌بیگی

برای تماشای آنونس سریال “شکارگاه”، اینجا را ببینید.

 




آن رویِ پرویز پرستویی؛ رونمایی از ۲۹ ثانیه‌ی سریال #شکارگاه+ویدئو   

سینماروزان/رضا نقی نژاد: لوگوموشن سریال تاریخی “شکارگاه” در قالب ویدیویی از پرویز پرستویی رونمایی شد.

 

در این لوگوموشن اولین تصاویر پرویز پرستویی با موهایی که هيتلری تراشیده شده را در سریال می‌بینیم با این دیالوگ: من اگر جای تو بودم هیچ‌وقت پامو توی اون #شکارگاه نمی‌ذاشتم!

 

پخش اختصاصی سریال “شکارگاه” به‌زودی در #فیلیمو آغاز خواهد شد.

 

کارگردان: نیما جاویدی

تهیه‌کننده: مهدی بدرلو

 

طراح لوگو: محمد روح الامین

 

برای تماشای این ۲۹ ثانیه اینجا را ببینید.