صدور پروانهی نمایش برای “زن و بچه”، یک زن و شوهر، حاج حسین و…
|
سینماروزان/محمد شاکری: شورای پروانه نمایش، مجوز نمایش پنج فیلم را صادر کرد.
در میان پروانه های صادره نام فیلم “زن و بچه” ساخته سعید روستایی دیده میشود که اخیرا در کن۲۰۲۵ حضور داشت ولی درنهایت جایزه ای کسب نکرد.
“شوهر ستاره” که تهیه کنندگی آن را نرگس محمدی و شوهرش علی اوجی برعهده داشته اند، دیگر فیلمی است که پروانه گرفته.
حاج حسین فرحبخش-قدیمیترین تهیهکننده همچنان فعال سینمای ایران- پروانه “ناجورها” را گرفته با بازی پژمان جمشیدی و محسن کیایی یادآور فیلمی به همین نام ساختهی سعید مطلبی با بازی محمدعلی فردین و رضا بیک ایمان وردی.
محمد عسکری کارگردان خلاق سینمای جنگ بعد از اکران فیلم دوم-آسمان غرب- و تولید فیلم سوم-در امتداد پل- بالاخره مجوز نمایش فیلم اول خود-اتاقک گلی- که مرتبط است با عملیات مرصاد را گرفته.
فهرست پروانههای صادره به شرح زیر است:
–«اتاقک گلی» به تهیهکنندگی داود صبوری و جمال شورجه و کارگردانی محمدعلی عسگری
–«برهوت » به تهیهکنندگی محمد کمالیپور و کارگردانی منصور وثوقی
— «زن و بچه» به تهیهکنندگی سیدجمال ساداتیان و کارگردانی سعید روستایی
— «شوهر ستاره» به تهیهکنندگی علی اوجی و نرگس محمدی و کارگردانی ابراهیم ایرجزاد
— «ناجورها» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدحسین فرحبخش
کارگردان #اتاقک_گلی بهدنبال ناجی غرب!
|
سینماروزان: محمد عسکری کارگردان فیلم #اتاقک_گلی از تصمیم خود برای تولید فیلم شهید شیرودی خبر داد؛ شهیدی که ولیالله فلاحی، رئیس ستاد مشترک وقت ارتش، او را ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر دانسته بود.
تازهترین رویداد «پاتوق سینما» با نمایش ویژه فیلم سینمایی «اتاقک گلی» روز پنجشنبه، ۱۹ مرداد در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.
در این رویداد هنری که با محوریت دورهمی اهالی هنر و سینما و حول نمایش فیلمهای روز سینمای ایران توسط سازمان سینمایی سوره برگزار میشود، جمعی از مسئولان فرهنگی و هنرمندان از جمله حبیب والینژاد، پوران درخشنده، حمیدرضا جعفریان، هادی مقدمدوست، تورج اصلانی، روحالله زمانی، پدرام کریمی، امیررضا مافی، محمد ساسان، نیما شعباننژاد، تینو صالحی، بابک خواجه پاشا، فرهاد کینژاد، محمد حمزهای و… حضور داشتند.
در ابتدای مراسم، محمد عسگری کارگردان فیلم سینمایی «اتاقک گلی» که در چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور داشت، درباره این فیلم گفت: برای تولید «اتاقک گلی» زحمت زیادی کشیده شد و حاصل تلاش جمعی گروه عوامل است. امیدوارم خوشتان بیاید و اگر هم خوشتان نیامد، آن را به حساب کمسوادی و بیتجربگی من بگذارید.
محمد عسکری کارگردان اتاقک گلی به دنبال ساخت فیلم شهید شیرودی شد!
وی افزود: به تازگی پروژه جدیدی در رابطه با شهید شیرودی شروع کردم و مایل بودم تا همراه با هنرمندان و عوامل «اتاقک گلی»، برخی همکارانم در فیلم جدیدم و همچنین هنرمندان و اهالی سینما نسخه جدید این فیلم را تماشا کنیم. در واقع قصد دارم از این طریق نظراتتان را برای رفع نواقص فیلمم بشنوم تا فیلم را برای اکران عمومی آماده کنیم.
پدرام کریمی، نویسنده فیلم سینمایی «اتاقک گلی» نیز خاطرنشان کرد: پیشتر، این فیلم را در بین خانواده شهدا نمایش دادیم که بازخوردهای خوبی دریافت کردیم. بسیار خرسند هستم که در جمع شما سینماگران بار دیگر فیلم را میبینم که نگاه تخصصی به اثر دارید.
داود صبوری، تهیهکننده «اتاقک گلی» نیز بیان کرد: ساخت فیلمهای دفاع مقدسی، رسالت خاصی دارد. به جرات میتوانم بگویم که تولید «اتاقک گلی» ۳ بار در آستانه تعطیلی رفت. اگر میخواهید از خودگذشتگی و جاودانگی برخی از بچههای سینما را در حوزه دفاع مقدس ببینید، «اتاقک گلی» نمونه بارز آن است. عوامل این فیلم، ۴۲ روز نتوانستند کار کنند زیرا شورای تامین اجازه کار نمیداد. این عوامل، ۴۲ روز مقاومت کردند تا اعتبارشان محفوظ بماند. این فیلم با همدلی اعضای گروه «اتاقک گلی» شکل گرفت.
#محمد_عسکری کارگردان فیلم تحسینشده #اتاقک_گلی بیان کرد: اعتقاد دارم فیلم من هیچ تفاوتی با آن فیلمی که هیچ جایزهای نگرفته، ندارد!/فیلم اگر فیلم باشد، راه خودش را پیدا میکند/اینکه فیلمنامه #اتاقک_گلی نامزد نشد ابهام دارد!/چرا نگاه ویژهتری به فیلمبرداریاش نشد؟/بهترین قاضی، مردم هستند که میتوانند بگویند جوایزی که گرفتم حقم بوده یا نه؟
|
سینماروزان: فیلم #اتاقک_گلی که با حمایت بنیاد روایت، بنیاد شهید و باغ موزه دفاع تولید شده از معدود آثار ارکانی قابل توجه جشنواره فیلم فجر۴۱ بود که علیرغم دریافت چهار جایزه، قابلیت این را داشت که جوایز دیگری هم دریافت کند.
محمد عسکری کارگردان اتاقک گلی درباره کیفیت داوری های فجر گفت: بهترین قاضی مردم هستند؛ حتی مردم میتوانند بگویند این جایزهای که من گرفتم حقم بوده یا نبوده است، اما به هر حال اینکه حتی فیلمنامه این فیلم نامزد نشد یا نگاه ویژهتری به فیلمبرداریاش نشد، برای من کمی ابهام دارد. مطمئنا داوران هم دلایل خاص خودشان را داشتهاند. چیزی که مهم است، رضایت مردم است. داور و سیمرغ و جشنواره مهم هست، اما نگاه مردم از همه اینها مهمتر است.
وی ادامه داد: البته در نهایت اعتقاد دارم فیلم من هیچ تفاوتی با آن فیلمی که هیچ جایزهای نگرفته، ندارد. فیلم اگر فیلم باشد، راه خودش را پیدا میکند. فیلم باید راه خودش را مثل رود پیدا کند. من و تهیهکننده مدام نمیتوانیم کنار این رودخانه راه برویم و مراقب مسیرش باشیم. فیلم اگر فیلم باشد، هم مردم و هم مسئولان پشتش درمیآیند و حمایتهای لازم از آن شکل میگیرد و احتمالا در اکران هم با موفقیت مواجه خواهد شد.
عسکری درباره خط داستانی فیلمش بیان داشت: داستان یک فیلم میتواند بر مبنای یک عملیات باشد؛ یعنی تمام اوج و فرودها و گرههای فیلم، با هدف اینکه قهرمان شکست میخورد یا پیروز میشود، تعریف شود و با ایجاد تعلیق سینمایی تماشاگر را تا انتها با فیلم همراه کند. البته باید از صحنههای اکشن آنچنانی در فیلم استفاده کرد که تماشاگر را نگه دارد، اما از آنجایی که در فرهنگ شرق و بهویژه ایران علاقه شدیدی به قصه شنیدن وجود دارد، ما آمدیم قصه عشقی را که وسط این جنگ گرفتار شده به فیلمنامه اضافه کردیم؛ اینکه شخصیت از مرحله عاشق بودن فراتر میرود و به عشق به وطن، اهالی روستا و افرادی که به روستا آمدهاند، میرسد که در راستای تعالی شخصیت در روند داستان اتفاق میافتد؛ بنابراین تصمیم بر این شد که این قصه عاشقانه به بخش جنگی ماجرا اضافه شود تا تماشاگر با علاقه بیشتری فیلم را دنبال کند؛ ضمن اینکه من به هر حال بهکار برای کشورم، برای خاک، برای مرز و بوم و برای مردمم علاقه وافری دارم. بنابراین، زاویه نگاه را چه در فیلمنامه و چه در کارگردانی آوردیم کنار مردم؛ یعنی قهرمانمان شد شخصیتی از جنس مردم، دوربین همیشه کنار مردم بود و تمام مصایب و سختیهای مردم را در دوران جنگ نشان دادیم.
این کارگردان افزود: امروزه بخش عمده بودجه یک فیلم به دستمزد بازیگران چهره اختصاص مییابد. قاعدتا بازیگران چهره هم معتقدند که در فروش این هزینه را برمیگردانند، ولی واقعیت این است ؛قبل از اینکه فروشی اتفاق بیفتد، باید فیلمی ساخته شود. بهنظر میرسد معرفی بازیگرانی که مستعد، ولی ناشناختهاند، کلید طلایی برای فیلمسازی بسیاری از افراد است. من آدمهای زیادی را میشناسم که شرایط ساخت فیلم را دارند، اما بودجه اساسی برای حضور بازیگر چهره در فیلمشانرا ندارند. بعد باید به خودت اطمینان و به هدایت بازیگر اعتماد داشت تا بتوان از بازیگر غیرچهره استفاده کرد.
محمد عسکری کارگردان اتاقک گلی
#اتاقک_گلی(محمدعلی عسگری/ داود صبوری)؛ کلاس درس برای ارگانیهای فربه!/لایق چند سیمرغ!
|
سینماروزان/حامد مظفری:
+افتتاحیه دل انگیز با نماهایی از مردمان کرد مرزنشین؛ نورپردازی موثر و صحنه آرایی دهکده عین واقعیت
+فیلمبرداری پایا و با ثبات و طمانینه بالا بی تعجیل و اغراق؛ فرشاد محمدی که پیشتر از مستانه تا آل و کلاشینکف تجربه در گونههای مختلف کرده، حالا باید کاندیدای سیمرغ باشد.
+گریمهای رئال شهرام خلج حس و حال لازم را به صحنه های پرتعلیق داده. بیفزایید محسن خدابخشی طراح صحنه را.
+تصاویر از بالای لشکر منافقین در پی او وی نقطه نظر قهرمان، هم اطلاعات میدهد و هم از آنها تبری میجوید.
+از دور به منافقین میپردازد ولی به هر حال پردازش خود را از کشمکشها ی چهارزبر دارد به جای اینکه بهسبک ارگانی متمول فقط داد بزند و داد بزند و داد بزند..
+بازی سیال بین جدی و کمدی تورج الوند. که انگار خودش را بازی میکند؛ نماد گرفتاران بیخبر در چارزبر. یادآور حسین عابدینی فیلمهای مجیدی…
-برگردان کردی به فارسی زیرنویس چندان عین واقعیت نیست!
+بایسته و شایسته حیرانی مردم گرفتار در جنگ نابرابر با منافقین را نشان میدهد، به جای تاکید بیخود بر نظامیها، آشوب را به دل مردم روستا میبرد و همین همدلی دوربین با مردم است که نقطه رستگاری میشود.
+پر از پلان حرفه ای و وسترنطور از حاشیه مرصاد. اینکه از میانه به جای اصل مرصاد به مصیبت های مردمان متاثر از هجمه منافقین پرداخته و آن همراهی روستاییان برای تقابل یادآور هفت دلاور و بعد نبردهای سام پکین پایی.
+بدون لرزش و بی اطوار و درست بهموقع وارد درگیریهای مرصاد میشود. نقش فیلمبردار باتجربه و بی ادعا اینجاست که رخ میدهد. برای تصویرسازی عین جنگ لازم نیست مدام بلرزانی، لرزش را باید درون مخاطب رقم بزنی که فرشاد محمدی به بهترین شکل این کار را کرده.
+پدرام کریمی بعد از #کارگر_ساده_… نشان داده داستان پردازی منطبق با الگوهای تجربهشده را یاد گرفته ولی امان از دیالوگهایش که در سکانس های روستایی، خوب و در سکانسهای نظامی، شعاری.
-چه کسی میتواند این گونه رئالیسم جنگ را در سال ۱۴۰۱ یادمان اورد؟ حاتمی کیا؟ مهدویان؟ ده نمکی؟ فعلا که داوود صبوری با تحصیلات حقوقی یک درام جنگی بی نظیر تولید کرده؛ این هموست که سابقه ورود به اسیدپاشی را داشت در فیلمی که توقیف شد و به جشنواره معتدل راهش ندادند. منصفانه داوری کنند او باید سیمرغ بگیرد.
+خلق یک کارت پستال برای پایانبندی، هم بومی، هم عاشقانه، هم انسانی و هم میهنی. سه ضلع زندگی بالاخره پساآخرالزمان به هم میرسند.
فایده؟
–کلاس درس برای ارگانی های فربه که آن قدر به فکر سود در تولیدند که حتی یک پلان واقعگرا از جنگ نمیگیرند و به جایش با گریه و زاری در نشست خبری یا سوارکاری در پردیسهای لاکچری به دنبال توجیه تلفات بیت المال ند. نه که ارگانی بودن بد باشد که اتفاقا این یکی هم ارگانی است و باغ موزه دفاع را کنار بنیاد شهید و بنیاد روایت داشته ولی حضور مشاورانی مجرب مثل جمال شورجه باعث شده کار بر مدار و بی کمفروشی باشد.