سینماروزان: فیلم کج پیله تازهترین کمدی اکران شده در سینماهای ایران است که به راحتی میتوان گفت یکی از متفاوتترین کمدیهای اخیر است.
اول آن که برخلاف روال مرسوم در کمدی های این سالها به جای استفاده از پژمان و بهرام و رضا و…، راهی تازه رفته و از الناز شاکردوست به عنوان بازیگر اصلی استفاده کرده و
دوم آن که این استفاده از الناز در خدمت متن بوده و همپوشانی این دو رویهم موجب گشته کجپیله اثری باشد که حتی اگر کمدیپسند نباشیم، تا پایان همراهمان میکند.
هاتف علیمردانی کارگردان باتجربهای است و فیلمهای مختلف از کودک-راز دشت تاران- تا ملودرام-کوچه بینام- تا مینیمال-به خاطر پونه- تا تولید مشترک-ستاره بازی- را در کارنامه دارد. علیمردانی سابقه ساخت یک کمدی دیگر-کلمبوس- را هم داشته و آنجا هم تلاش کرده بود که به جای کمدیِ صرف، نوعی موقعیت بحرانی منجر به خلق کمدی را تجربه کند.
در کجپیله قرارگیری یک زن در لاک مردانه و رویدادهای متعاقب آن موقعیتهای پیاپی کمدی را میسازند و گاه لبخند و گاه خنده و زمانی که النازِ مرد در برابر نعیمهی نظامدوست زن-همسرش- قرار میگیرد، قهقهه را رقم میزند. زنپوشی از قدیمیترین موتیفهای جلب مخاطب در نمایشهای روحوضی بوده و حالا مردپوشی بهعنوان قرین آن، توانسته تجربهای بامزه برای سینمای ایران رقم بزند.
الناز شاکردوست در بدل شدن به مرد، با دقت عمل کرده و جاهایی راه رفتنش یادآور هوتن -استندآپ خارجنشین و مبدع هوتنشو- شده ولی خوششانس بوده که اعجاب سوژه محوری-با وجود تنه زدن به فیلم ترکی «اوه بلیندا» یا فیلم فرانسوی-انگلیسی-آمریکایی «ماده»- در بیزنس سینمای تجاری ایران جواب میدهد و همین است که با اقبال مخاطبان روبرو میگردد…

کجپیله در بستن خط و ربط نهایی، کاملا منطقی خط بطلانی بر فمینیسم افراطی کشیده و همان ایدهی نسل زِد را تداعی میکند که «بیرون برایتان ن…دهاند که مدام نقِ درون را میزنید!» و حکیمانهاش اینکه «خودت باش تا رستگار شوی»؛ همان آموزهای که هاتف علیمردانی کارگردان اثر هم بدان پایبند بوده؛ او بی ادا و اطوار شبههنری، سوژههایی که دوست دارد را بدل میکند به فیلمهایی که مخاطب داشته باشند…










































