• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
جمعه 28 آذر 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه یادداشت

انتقادات یک جامعه‌شناس از نحوه مخابره تلویزیونی فینال باشگاههای آسیا⇐چرا دوربین این قدر محتاطانه و با ترس عمل کرد؟؟/چرا تماشاچیان را نشان ندادند؟/چرا در اغلب نماها، فقط صدای تماشاچیان را شنیدیم و آنها را ندیدیم؟/آیا واهمه از رفتن به دل تماشاچیان ناشی از حضور بانوان در استادیوم آزادی بود؟/چرا دوربین در پایان بازی فقط بازنده‌ها را نشان داد؟/آیا ترس از نمایش شكست، نشانه یک ضعف مدیریتی نیست؟

20 آبان 1397
در یادداشت
0 0
A A
0
انتقادات یک جامعه‌شناس از نحوه مخابره تلویزیونی فینال باشگاههای آسیا⇐چرا دوربین این قدر محتاطانه و با ترس عمل کرد؟؟/چرا تماشاچیان را نشان ندادند؟/چرا در اغلب نماها، فقط صدای تماشاچیان را شنیدیم و آنها را ندیدیم؟/آیا واهمه از رفتن به دل تماشاچیان ناشی از حضور بانوان در استادیوم آزادی بود؟/چرا دوربین در پایان بازی فقط بازنده‌ها را نشان داد؟/آیا ترس از نمایش شكست، نشانه یک ضعف مدیریتی نیست؟

تماشاگران زن-ورزشگاه-پرسپولیس-کاشیما

سینماروزان: برگزاری فینال باشگاههای آسیا در تهران هرچند به شکست نماینده ایران و احساس غبن منتج از آن منجر شد ولی حداقل این مزیت را داشت که بار دیگر شماری اندک از بانوان هم که شده بتوانند در استادیوم آزادی حضور پیدا کنند و به تشویق تیم محبوب خود بپردازند.

با این حال آنها که بازی را نه در استادیوم که از طریق گیرنده های تلویزیونی می‌دیدند نه تنها اثری محسوس از حضور بانوان را در کل زمان پخش بازی مشاهده نکردند بلکه حجم نماهایی که به نشان دادن واکنش تماشاچیان ایرانی میپرداخت هم آن قدر اندک بود که انتقاد بسیاری از مخاطبان را موجب شد.

تقی آزاد ارمکی جامعه شناس و استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در یادداشتی برای «اعتماد» با نقد نگاه محتاطانه دوربین، ترس دوربین از نمایش تماشاچیان را زیر سوال برده است.

یادداشت این جامعه شناس را بخوانید:

بازي ديروز پرسپوليس و كاشيما، يك بازي ملي بود. واكنش جامعه ايراني به اين بازي به نظر من بسيار مهم است، زيرا در هر صورت جامعه ما الان در شرايط سخت‌ترين تحريم‌هايي به سر مي‌برد كه در دهه‌هاي اخير وجود داشته است. از اين حيث بازي بسيار خوب و فني و بدون هيچ حاشيه و كم و كاستي برگزار شد و از اين منظر قابل ستايش است.

حضور تماشاچيان در اين بازي نيز بسيار قابل توجه بود. واكنش تماشاچيان ارزشمند بود زيرا در تمام طول بازي، با بازيكنان همراهي كردند و از آنها به خوبي حمايت كردند. حتي در انتهاي بازي كه نتيجه مشخص شد، در ورزشگاه ماندند و تيم‌شان را تشويق كردند. به نظر من اين واكنش تماشاچيان نشان‌دهنده تقويت جامعه باز و زندگي مدرن است. از اين حيث حضور زنان در ميان تماشاچيان اتفاق مهم و قابل توجهي است، به‌خصوص كه اين حضور هيچ حادثه و حاشيه‌اي نداشت. بر عكس حضور آنها عامل كنترلي و تنظيم‌كننده بازي بود؛ يعني مثلا اگر بازي مي‌خواست تند شود و حادثه‌اي ايجاد كند، حضور زنان مانع از اين واكنش‌ها بود، زيرا زنان در چنين وضعيت‌هايي مي‌توانند جو را معتدل كنند و با فضاسازي، توازن ايجاد كنند، به گونه‌اي كه همه‌چيز اخلاقي و منطقي پيش برود.

اما در مورد بازي معتقدم كه شكست پرسپوليس، شكست خوبي بود. يعني من اين شكست را پسنديدم، زيرا بازي پرسپوليس به خصوص در دقايق پاياني، بسيار هيجاني و خوب بود. در اين ميان آنچه قابل اعتناست، رابطه دوربين با بازي و تماشاچي بود. به نظر من دوربين در اين بازي خيلي محتاطانه و با ترس عمل كرد و تماشاچيان را نشان نمي‌داد و بازي را نيز از دور دنبال مي‌كرد. از اين حيث دوربين در اين بازي نقش منفعلانه‌اي ايفا كرد و بازي خوبي را به نمايش نكشيد، زيرا برخي جاها را نمي‌ديد و رابطه تماشاچي با فوتبال را به تصوير نمي‌كشيد. اين نشانگر ترس دوربين از تماشاچي بود. البته من نمي‌دانم اين ترس به دليل حضور خانم‌ها در ورزشگاه بود يا مسائل ديگر.

نكته ديگر اينكه به نظر مي‌رسيد همه مي‌ترسيدند از اينكه هيجان ايجاد كنند و در نتيجه براي اينكه اتفاق خاصي نيفتد، نقش خودشان را بازي نمي‌كردند، نه مربي، نه كاپيتان و نه تماشاچي‌ها. به عبارت ديگر به نظر من بازي مي‌توانست خيلي هيجاني‌تر از اين باشد و همين ترس ناگفته سبب شد كه از هيجان بازي كاسته شود. به خصوص كه در نمايش اين بازي، مقوله‌اي به نام تماشاچي ناديده گرفته شد. ما صداي تماشاچيان را از دور مي‌شنيديم و آنها را نمي‌ديديم. اما از سوي ديگر اتفاق خوشايند در اين بازي و مسابقه پيشين شكستن اين كليشه رايج بود كه اگر زن‌ها به عنوان تماشاچي در ورزشگاه حضور پيدا كنند، ممكن است حادثه ناگواري اتفاق بيفتد و حاشيه ايجاد شود.

اين دو بازي مي‌تواند مثال و نمونه خوبي براي آينده باشد براي ما كه اگر سازماندهي مسابقه به درستي صورت بگيرد و روند برگزاري بازي به درستي هدايت شود، هيچ اتفاق خاصي نمي‌افتد. من در مقام جامعه‌شناس توصيه خاصي به مسوولان برگزاري مسابقاتي از اين دست ندارم، زيرا معتقدم بازي بايد خوب باشد و به خوبي انجام شود. اما ما بايد مجموعه مولفه‌هايي را كه در برگزاري يك مسابقه خوب نقش دارند، در نظر بگيريم. براي نمونه خود بازيكنان و مربي آنها در اينكه يك بازي خوب باشد، تعيين‌كننده هستند، فضايي كه بازي در آن برگزار مي‌شود، نقش دارد و اهميت خود بازي هم در اين ميان موثر است. اگر اين مولفه‌ها در كنار يكديگر جمع بشوند، بازي خوب مي‌شود، زيرا به هر حال تماشاچيان آمده‌اند يك بازي جدي تماشا كنند و تيم‌شان را تشويق كنند. از اين حيث بايد هر بازي را جداگانه در نظر گرفت و مولفه‌هاي مختلف آن را مد نظر داشت و براي برگزاري آن سياستگذاري كرد.

در چنين شرايطي مي‌توان به مجموعه هنجارهايي دست يافت كه هيچ‌كس نتواند از آنها عبور كند و دردسر آفرين شود. همچنين حضور خود مسوولان در چنين مسابقه‌هايي اهميت دارد. وقتي يك مسابقه مهم در اين سطح برگزار مي‌شود، بايد مقاماتي مثل معاون رييس‌جمهور، رييس كميته المپيك و… در ورزشگاه حضور يابند. حضور اين افراد بسيار تعيين‌كننده است. متاسفانه در گذشته ديده شده كه در چنين مسابقاتي كساني كه مسوول هستند، پاي كار نيستند. در مورد واكنش جامعه به چنين بازي‌هايي نيز نبايد بيهوده نگران شد و اضطراب داشت. جامعه ما يك جامعه طبيعي است و مردان و زنان آن به زندگي روزمره خود در خيابان و بازار و محل كار مشغولند. مساله عجيبي از اين حيث در مورد جامعه ما وجود ندارد. فوتبال و واكنش جامعه به آن نيز يكي از بخش‌هاي زندگي روزمره جامعه ايراني است. اينكه زنان در ورزشگاه حاضر شدند، نشان داد اتفاق عجيبي نمي‌افتد و واكنش جامعه به آن بسيار طبيعي و عادي است. در ضمن لازم نيست اين واكنش به شكل خاصي از سوي مسوولان كنترل و هدايت شود. به هر حال وضعيت طبيعي فوتبال با يك كنش هيجاني از سوي تماشاچيان و هواداران همراه است.

فوتبال يك بازي پر‌هيجان است. اين هم كه گفته مي‌شود تماشاچيان به تخريب اموال عمومي مبادرت مي‌ورزند، دقيق نيست. بخشي از اين واكنش‌ها طبيعي و مربوط به خود بازي است. براي يك بازي در اين سطح بايد آمادگي چنين برخوردهايي هم وجود داشته باشد. به هر حال صد هزار نفر آدم كه عموما جوان هستند، براي تماشاي يك بازي مهم تجمع كرده‌اند و طبيعي است كه با واكنش‌هايي از اين دست نيز مواجه هستيم. به نظر من اين واكنش‌ها را بايد طبيعي دانست و كساني كه مسووليت برگزاري و هدايت اين مسابقات را به عهده دارند، بايد ظرفيت تحمل چنين برخوردهايي را داشته باشند و آنها را تخريب به معناي منفي كلمه قلمداد نكنند و اتفاقات را بخشي از فوتبال ببينند. البته اينكه هيجانات فوتبالي را چگونه مي‌توان هدايت كرد، بحث ديگري است. منطق فوتبال، مبتني بر سرعت، هيجان و زيبايي و برد و باخت است. بازنده‌ها معمولا هيجان بيشتري از برنده‌ها دارند. در اين بازي به دليل نتيجه، بازنده‌ها بيشتر از برنده‌ها بودند و برنده‌هاي آن غايب بودند. متاسفانه دوربين هم در بازنمايي اين جنبه، صرفا بازنده‌ها را نشان داد و گويي برنده‌ها وجود ندارند. گويي اصرار دارد كه برنده‌ها را نبيند. به نظر من اين نشانه ترس از نشان دادن شكست و واكنش به شكست است كه نشان از ضعف يك نهاد مديريتي و سازمان دارد.

پیوند کوتاه: https://www.cinemaroozan.ir/?p=53342
image_print
برچسب ها: استادیوم آزادیپرسپولیستقی آزاد ارمکیکاشیما
نوشته قبلی

به جای بلوف زدن درباره «مردانه جنگیدن» و متهم کردن قهرمانان به «کثافت بازی»، ایمان بیاوریم به عقب افتادگی ممتد!! ⇔با پرایدوانت نمیشود در برابر تویوتا کری خواند!!

نوشته‌ی بعدی

علی عباسی تهیه‌کننده برخی از آثار شاخص سینمای ایران اظهار داشت⇐در «سوته‌دلان» فقط براي گريم بهروز وثوقي 700 هزار تومان خرج كردم/تنها فيلمي كه توانستم به خارج بفروشم «تنگسير» بود /«پنجره» و «هنگامه» را با گرته برداری از آثار آمریکایی ساختیم اما ابتدای فیلم به منبع اقتباس اشاره کردیم!!/از «تنگنا»ی ما کپی کردند و حتی دیالوگها را تغییر ندادند ولی کمترین اشاره به منبع نکردند!!/می‌خواستم نسخه سینمایی «سو و شون»سیمین دانشور را بسازم که متأسفانه نشد/علی حاتمی برای ما فیلم تبلیغاتی می‌ساخت و همان جا بود که کشفش کردم/خیلی دلم میخواست «طبیعت بیجان» را تهیه کنم اما میدانستم تولید این فیلم منجر میشود به بیکاری بعدی/حتی فیلمهای کیارستمی هم در ایران عایدی نداشت/آن زمان هم مثل حالا صحبت کردن درباره هر شغلی در سینما با مشکل مواجه می‌شد و فقط امکان این وجود داشت که با رقاصه‌ها و جاهلان شوخی شود!!!/متعجبم که بازی علی نصیریان در «آقای هالو» به اندازه بازی انتظامی در «گاو» دیده نشد/در دهه شصت که اقتدار سینما دست یکی دو نفر بود بسیار آزار دیدیم/فيلم‌هايي كه با مجوز ساخته‌ شده بود را از دفترم بردند و سوزاندند!!/آدمهای خبیث آن قدر برایم زدند که در 33 سالگی تبدیل شدم به «مرحوم»!!

مطالب مرتبط

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

23 آذر 1404

سینماروزان/ احمد محمداسماعیلی: مستند «لاماسو» محصول نماوا جزو مستندهای پرتره است که براساس زندگی شخصیت های معروف هنری ، سیاسی...

فیلم های کپی

فیلم «های‌کپی»؛ ملغمه‌ای low level!

19 آذر 1404

سینماروزان/حامد مظفری: آیا به صرف استفاده از یک ستاره‌ی سابقا ممنوعه و معدود مظاهر باقیمانده از فیلمفارسی میتوان فیلمی ساخت...

یزدان عشیری+جشنواره جهانی فجر

وقتی ده‌ها جشنواره سینمایی در کشور داریم، چرا باید حتما جشنواره فجر را تجزیه کنیم؟/ این درخت تناور ریشه‌های عمیق دارد؛ هرس اشتباه بدجوری به درخت آسیب زد/هیچ دلیل قانع‌کننده و عقلانی برای گسست بخش بین‌الملل و فاصله‌گذاری میان یک کل منسجم  نبود/اتفاقا با برگزاری بخش بین‌الملل در دهه فجر می‌شد از فضای مهیای جشنواره اصلی فجر بهره‌مند شد و میلیاردها تومان در منابع صرفه‌جویی نمود و همزمان از ظرفیت صدها رسانه استفاده کرد/اینکه بخش اصلی جشنواره فجر را در دهه فجر و نصفه‌‌ی دیگر را در اردیبهشت یا آذر و «شاید وقتی دیگر» یا در تهران، منطقه آزاد، شیراز و یا «ناکجاآباد» برگزار کرد فقط باعث بی‌هویتی، سرگردانی و ضعیف‌تر شدن جشنواره شد!/اگر واقعا به دنبال جهانی شدن هستند چرا فجر را پاره کردند و چرا مستقلا جشنواره جهانی شیراز یا قشم یا… را برگزار نمی‌کنند؟/باعث تاسف است که صدای جشنواره جهانی فجر حتی از دروازه‌ی شیراز آن سوتر نرفته است ولی جشنواره‌ی تازه‌کار دریای سرخ عربستان که عضو فیاپف هم نیست کل جریان خبری رسانه‌های خارجی را درنوردیده! 

18 آذر 1404

سینماروزان: اصرار مجدد بر جدایی بخش بین الملل از جشنواره اصلی فجر و برپایی آن در شیراز -علیرغم تجربیات بی...

نوشته‌ی بعدی
علی عباسی تهیه‌کننده برخی از آثار شاخص سینمای ایران اظهار داشت⇐در «سوته‌دلان» فقط براي گريم بهروز وثوقي 700 هزار تومان خرج كردم/تنها فيلمي كه توانستم به خارج بفروشم «تنگسير» بود /«پنجره» و «هنگامه» را با گرته برداری از آثار آمریکایی ساختیم اما ابتدای فیلم به منبع اقتباس اشاره کردیم!!/از «تنگنا»ی ما کپی کردند و حتی دیالوگها را تغییر ندادند ولی کمترین اشاره به منبع نکردند!!/می‌خواستم نسخه سینمایی «سو و شون»سیمین دانشور را بسازم که متأسفانه نشد/علی حاتمی برای ما فیلم تبلیغاتی می‌ساخت و همان جا بود که کشفش کردم/خیلی دلم میخواست «طبیعت بیجان» را تهیه کنم اما میدانستم تولید این فیلم منجر میشود به بیکاری بعدی/حتی فیلمهای کیارستمی هم در ایران عایدی نداشت/آن زمان هم مثل حالا صحبت کردن درباره هر شغلی در سینما با مشکل مواجه می‌شد و فقط امکان این وجود داشت که با رقاصه‌ها و جاهلان شوخی شود!!!/متعجبم که بازی علی نصیریان در «آقای هالو» به اندازه بازی انتظامی در «گاو» دیده نشد/در دهه شصت که اقتدار سینما دست یکی دو نفر بود بسیار آزار دیدیم/فيلم‌هايي كه با مجوز ساخته‌ شده بود را از دفترم بردند و سوزاندند!!/آدمهای خبیث آن قدر برایم زدند که در 33 سالگی تبدیل شدم به «مرحوم»!!

علی عباسی تهیه‌کننده برخی از آثار شاخص سینمای ایران اظهار داشت⇐در «سوته‌دلان» فقط براي گريم بهروز وثوقي 700 هزار تومان خرج كردم/تنها فيلمي كه توانستم به خارج بفروشم «تنگسير» بود /«پنجره» و «هنگامه» را با گرته برداری از آثار آمریکایی ساختیم اما ابتدای فیلم به منبع اقتباس اشاره کردیم!!/از «تنگنا»ی ما کپی کردند و حتی دیالوگها را تغییر ندادند ولی کمترین اشاره به منبع نکردند!!/می‌خواستم نسخه سینمایی «سو و شون»سیمین دانشور را بسازم که متأسفانه نشد/علی حاتمی برای ما فیلم تبلیغاتی می‌ساخت و همان جا بود که کشفش کردم/خیلی دلم میخواست «طبیعت بیجان» را تهیه کنم اما میدانستم تولید این فیلم منجر میشود به بیکاری بعدی/حتی فیلمهای کیارستمی هم در ایران عایدی نداشت/آن زمان هم مثل حالا صحبت کردن درباره هر شغلی در سینما با مشکل مواجه می‌شد و فقط امکان این وجود داشت که با رقاصه‌ها و جاهلان شوخی شود!!!/متعجبم که بازی علی نصیریان در «آقای هالو» به اندازه بازی انتظامی در «گاو» دیده نشد/در دهه شصت که اقتدار سینما دست یکی دو نفر بود بسیار آزار دیدیم/فيلم‌هايي كه با مجوز ساخته‌ شده بود را از دفترم بردند و سوزاندند!!/آدمهای خبیث آن قدر برایم زدند که در 33 سالگی تبدیل شدم به «مرحوم»!!

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدها

  • حامد مظفری

    به جز تراکم اکران، تهیه‌کننده‌های و پخش‌کنندگان حق‌العمل‌کار، باعث فیلمسوزی گسترده شده‌اند/گروهی از تهیه‌کنندگان طرفدار ورشکستگی در گیشه هستند!/بعضی از پخش‌کنندگان بی‌مسئولیت به عامل نابودی فیلمها بدل شده‌اند!/باید اعتبار را به پروانه‌های ارشاد برگرداند وگرنه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد/با ادامه توقیف آثار مجوزدار در شهرستان، هیچ بعید نیست که سینماداران تهرانی هم از شهرستان‌ها یاد بگیرند و اقدام به ممیزی و توقیف خودسرانه کنند!

    355 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 142 توئیت 89
  • تقابلات والد و مولود در سینمای این سالها؛ از “پیرپسر” تا “پسرکشی” 

    180 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 72 توئیت 45
  • صدور پروانه نمایش برای تهیه‌کننده «داوینچیز»+صدور پروانه برای یک مدیر اسبق

    18 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 7 توئیت 5
  • ماجرای انتقادات ناصر تقوایی از کیمیایی و مهرجویی/در گزارش روزنامه اصلاح‌طلب آمد

    16 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • واکنش غیرمنتظره علیرضا قربانی به خط سفید!+ویدئو

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • معرفی یک بانوی تهیه‌کننده به‌عنوان دبیر پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ١٠٠

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • تلاش برای همکاری با نسل‌های مختلف/اعلام فهرست تولیدات تازه‌ی فارابی+اطلاعات کامل درباره روند تولید این ۱۵ فیلم

    14 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4

آخرین مطالب

قطام=یانگوم!/روی آنتن شبکه سه سیما مطرح شد+ویدئو

با حضور بازیگران و عوامل/ اکران خصوصی دو فیلم کوتاه «آغوش پنهان» و «سفید» در سینما تیراژه ۲ برگزار شد

گفتمان اقتدار؛ بازخوانی قدرت

قصه‌ی دردناک بم/رونمایی از پوستر فیلم «احمد»+عکس

۲۴ هنرمند ایرانی «شب یلدا» را به تصویر می‌کشند

سخنرانی های تداکس توس در فیلمنت

بازگشت کامران نجف زاده با برمودا در شب‌های یلدا

کمپین یلدایی«صد دانه یاقوت» کلید خورد/ 100 کتاب برای شب چله  

درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»

پرافتخارترین حضور مرکز مستند سوره در نوزدهمین جشنواره سینماحقیقت

تبلیغات

ویژه ها

قطام=یانگوم!/روی آنتن شبکه سه سیما مطرح شد+ویدئو
خبر

قطام=یانگوم!/روی آنتن شبکه سه سیما مطرح شد+ویدئو

28 آذر 1404

سینماروزان: شاید خیلی‌ها اطلاع نداشته باشن که دوبلور شخصیت یانگوم و قطام در سریال امام علی یه نفر هستند. صحبت‌های...

ادامه مطلب
درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»

درگذشت حمید طالقانی بازیگر فیلم «دبیرستان»

26 آذر 1404
چرا حواس‌تان نیست؟/پرسش لیلا حاتمی از مدیران سینمایی

چرا حواس‌تان نیست؟/پرسش لیلا حاتمی از مدیران سینمایی

24 آذر 1404
حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

23 آذر 1404
مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

مستند «لاماسو»؛ کاریزمای طوسی در برگ تازه‌ی نماوا 

23 آذر 1404
پردیس اکومال کرج

آقای زالو مماس با صد میلیارد/قسطنطنیه ۷۵میلیارد/عبور یوز از ۷۴میلیارد/کفایت مذاکرات ۲۳میلیارد/بچه مردم ۱۳میلیارد/دوروز دیرتر ۱۱میلیارد/وصال طهران۵۷ و دختر برقی در ۶میلیارد+آمار کامل فروش 

21 آذر 1404
دو سال انتظار برای دريافت مجوز “فِلفور”/واکنش پلتفرم نماوا به بلاتکلیفی برنامه‌های رپ

دو سال انتظار برای دريافت مجوز “فِلفور”/واکنش پلتفرم نماوا به بلاتکلیفی برنامه‌های رپ

20 آذر 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم