• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
دوشنبه 8 دی 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه گزارش

حملات سنگین روزنامه اصلاح‌طلب«شرق» به فیلم پرمخاطب «خانه دختر»⇐هرچقدر که «آقای هفت‌رنگ» کارگردانی داشت، این یکی هم دارد/کمدی‌ترین نوشته پرویز شهبازی تا به امروز «خانه دختر» است/روشنفکرفریب، شعاری و صدالبته مردانه و ضدزن!/پرویز شهبازی نشان داد بهترین گزینه برای کارگردانی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» است/او فیلم‌نامه‌نویسی است در کسوت مأمور امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر!/آثار شهبازی بسیار برای منافع سینمای دولتی مفید است

6 آبان 1396
در گزارش
0 0
A A
1
تهیه‌کننده تصریح کرد⇐سانسور 20 دقیقه‌ای «خانه دختر» صحت ندارد/حذفیات فیلم در حد 2دقیقه است!

خانه دختر

سینماروزان: نسخه تعدیل شده فیلم «خانه دختر»شهرام شاه حسینی در حالی بعد از سه سال و بعد از حذف معاون سابق نظارت روی پرده رفته که اقبال مخاطبان به آن از همان روزهای ابتدایی اکران خوب بوده و فیلم در آستانه فروش 2میلیاردی قرار دارد.

به گزارش سینماروزان در مدت زمانی که از اکران فیلم گذشته رسانه های اصولگر و از جمله «کیهان» به سیاق زمان جشنواره تا توانسته اند فیلم را نواخته اند اما رسانه های اصلاح طلب تا امروز واکنشی انتقادی به فیلم نداشتند.

امروز ششم آبان ماه اما روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی کاملا انتقادی با عنوان «کدام خانه کدام دختر» حملات سنگینی را علیه «خانه دختر» انجام داده و از فیلمنامه تا کارگردانی و بازیگری آن را زیر سوال برده است.

متن یادداشت «شرق» را بخوانید:

1. پس از تماشای فیلم «خانه دختر»، آنچه بیش از خود فیلم ذهن را درگیر می‌کند، عملکرد مسئولان وزارت ارشاد است که دقیقا در آن سازمان –به‌اصطلاح تخصصی- چه کاری انجام می‌دهند (؟) که فیلمی ‌چنین مذهبی و متناسب با هنجارهای جمهوری اسلامی را سه سال بی‌دلیل توقیف کرده‌اند!

این آقایان هنگام اکران فیلم احیانا خواب نبوده‌اند که این‌همه سروصدا را برای چنین فیلمی -ناخواسته- رقم زده‌اند؟ و اگر این فرضیه درست باشد، خداراشکر که آقایان زودتر از این خوابِ سه‌ساله بیدار شدند وگرنه هیچ بعید نبود کارگردان «آقای هفت‌رنگ»، «کلاغ‌پر» و «زن‌ها فرشته‌اند» در ردیف کارگردانان شبه‌روشنفکر جشنواره‌نشین این سال‌ها قرار بگیرد! البته که در این فیلم، نقش کارگردان نقش قابل‌توجهی نیست، بلکه آنچه در فیلم اهمیت دارد، نگاه فیلم‌نامه‌نویسش است که هنوز برادران ارشادی فایده حضورش را درک نکرده و نمی‌دانند که چه گنجینه‌ای در سینمای ایران وجود دارد که می‌تواند تمام اندیشه‌های آنان را در سلسله‌فیلم‌هایی شبه‌روشنفکرانه به تصویر بکشد و چه‌بسا جایزه هم بگیرد، بی‌آنکه بار «دولتی‌بودن» بر دوش فیلم و فیلم‌ساز و نویسنده سنگینی کند؛ زیرا آثار «پرویز شهبازی» که در ظاهر روشنفکرانه است، در باطن چیز دیگری است که بسیار برای منافع سینمای دولتی مفید است.

درواقع آب در کوزه است و دوستان تشنه‌لبان می‌گردند. نوشته‌های «پرویز شهبازی» آن‌قدر محافظه‌کار و شعاری و سطحی است و آن‌قدر به تفکر آثار سینماگران دولتی نزدیک است که شاید بهترین گزینه برای کارگردانی سری جدید مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «پرویز شهبازی» باشد؛ نویسنده و کارگردانی که از فنِ فیلم‌نامه‌نویسی تنها یک موضوع و یک مضمون می‌شناسد که اتفاقا موضوعات و مضامین موردعلاقه‌اش دقیقا همان علایقی است که سینماگران دولتی دنبالش هستند.


٢. «خانه دختر» همان مباحث شعاری و بدوی فیلمفارسی‌های «پرویز شهبازی» را دنبال می‌کند. از «نفس عمیق» تا «مالاریا» و تا «خانه دختر» (به‌عنوان نویسنده فیلم‌نامه) شاهد نصیحت‌هایی هستیم که دهه ٦٠ از تلویزیون پخش می‌شد و امروز هم برخی از سینماگران (خواسته یا ناخواسته) چنین روایت‌هایی را دست‌مایه فیلم‌نامه قرار می‌دهند. موضوعاتی مثل روابط مخوف و شیطانیِ قبل از ازدواج، مردان گرگ‌صفتی که در کمین دختران ساده- و عمدتا دانشجوهای شهرستانی- نشسته‌اند و مردانی که تن به خیانت داده و یک دختر معصوم را از راه به‌در می‌کنند و از آنجایی که این موضوعات باید به سرانجامی شبیه به پایان چنین قصه‌هایی برسد، سرنوشت زنان و مردانی که روابط آزاد و رادیکالی دارند به نیستی و ویرانی ختم می‌شود -که معمولا پایان کارشان مرگ است- (نفس عمیق، عیار ١٤ و خانه دختر) و مردان گرگ‌صفتی که به انتظار شکار دختران شهرستانی نشسته تا یک لقمه چپشان کنند نیز دچار سرانجامی شوم می‌شوند؛ (دربند) و این چرخه ادامه دارد.

این فیلم‌ها فقط یک جمله در تیتراژ کم دارند و اگر پیش از آغاز فیلم، فیلم‌نامه‌نویس محترم بر سپیدی کاغذ و سیاهی تصویر می‌نوشت: «هرچه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی» لااقل تکلیف تماشاگر با فیلم معلوم می‌شد و در مرز بین بدویت و روشن‌فکری گیر نمی‌کرد. «خانه دختر» هم یکی از همین موضوعات را دربر می‌گیرد که شاید کمدی‌ترین نوشته «پرویز شهبازی» تا به امروز باشد؛ فیلمی که هرچند یک سروگردن از سریال‌های سرِ ظهرِ شبکه یک سیما در دهه ٨٠ بالاتر باشد، اما در موضوع همان است: دختری که پیش از ازدواج احیانا روابط آزادی را از سر گذرانده، حالا که با یک شوهر مقید به سنت ازدواج کرده، نمی‌تواند رسوایی‌اش را از شوهر پنهان کند و خودش را به کشتن می‌دهد؛ انگار فیلم‌نامه‌نویس در کسوت مأمور امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، انسان خطاکار را به سزای اعمال ننگینش می‌رساند.

معمولا هم فرشته مرگی که فیلم‌نامه‌نویس استخدام می‌کند راهی جز کُشتن در ماشین یا به وسیله ماشین را بلد نیست. ازاین‌رو اگر دوستان ارشادی و دولتی و امثالهم با فیلم‌نامه‌نویس محترم همکاری خود را آغاز کنند، می‌توانند راه‌های رسیدن به خدا را – با حداقل امکان و بدون وسیله خودرو- به فیلم‌نامه‌نویس آموزش دهند تا لااقل در فیلم‌های بعدی، مرگ کافران کمی متفاوت جلوه کند. فقط در تعجبم که ارشادیون چطور واپسین صحنه «خانه دختر» را متوجه نشدند. این نمای شعاریِ بدوی، بدون هیچ نقاب روشن‌فکری تمام‌قد دارد شعاری می‌دهد که ساکنان وزارت ارشاد – باید – دوستش داشته باشند: صحنه‌ای که «پریسا»ی جوان که –شاید – مثل خواهرش اعمال به‌اصطلاح قبیحی انجام داده – یا ممکن است بدهد- سرنوشتی مانند سرنوشت تلخ خواهرش را انتظار می‌کشد که مسببش هم آن جوان رعنای غیرتی است که در کمین برافکندن عفاف «پریسا» نشسته است. صحنه‌ای که پیام اخلاقیِ دینی- مذهبی‌اش را فریاد می‌زند. آخر چرا این فیلم توقیف شده بود؟


٣. از خیر کارگردانی فیلم گذشتیم. هرچقدر که «آقای هفت‌رنگ» کارگردانی داشت، این یکی هم دارد. فیلم‌نامه‌ای هم که وجود ندارد؛ ظاهرا یک موضوع است و چند صحنه که از فرط بی‌منطق‌بودن، کمدی شده است. تعلیق نیمه نخست هم که به‌کل غلط است، زیرا اولا هیچ شخصیتی در فیلم شکل نمی‌گیرد که مسئله‌ای ایجاد کند و ثانیا پروتاگونیستی در فیلم نیست که پیشروی روایت به دست او انجام شود، چه رسد به ایجاد تعلیق. نه فیلم‌نامه زاویه دید دارد و نه کارگردانی. هرجا متریال داستانی تمام شده، یک شخصیت نقش مبتکر عمل را برعهده گرفته تا بالاخره یک فیلم سینمایی شکل بگیرد. نیمه دوم فیلم و قضیه فلش‌بک هم کاملا بی‌دلیل است.

البته دلیل دراماتیک ندارد وگرنه دلیل اصلی‌اش کم‌آوردن مواد لازم در طبخ یک فیلمفارسی ٩٠دقیقه‌ای است. چنین می‌شود که فیلم‌نامه یک بازگشت به عقب دارد تا ابهامی که نقاب تعلیق به خود گرفته را به گره‌گشایی برساند. فیلم تهی است از هرگونه مؤلفه بیانی و قطعا هم سینما چیزی جز مدیوم بیانی نیست؛ بنابراین «خانه دختر» اصلا فیلم نیست.

یک دختر زیباروی دارد که با گریم و لحن و میمیک‌های «این سیب هم برای تو» وارد فیلم شده (رعنا آزادی‌ور)، یک مادر مذهبیِ خبیث دارد که هنوز در «سنتوری» گیر کرده و هنوز نقش آدم‌های دل‌نچسب را به خوبی ایفا می‌کند (رویا تیموریان)، یک مرد ریشوی اخموی بداخلاق دارد که گویی پس از «جدایی نادر از سیمین» کار در دادگستری را کنار گذاشته و مردِ خانه‌دار شده است (بابک کریمی) و یک «باران کوثری» هم دارد که همواره دانشجو است، بی‌آنکه کسی به سن‌وسال یک دانشجو توجهی کند. تهیه‌کننده هم تا توان مالی داشته، بازیگر در فیلم «ریخته» که نصفشان به‌راحتی قابل حذف هستند، بی‌آنکه آبی از آب تکان بخورد.

می‌ماند یک سؤال: چرا خانواده‌ای که این‌چنین به سنت‌ها مقید هستند، یک روز قبل از مراسم عقد و پس از اینکه آن‌همه پول خرج شده، دست به چنین اقدام مبتذلی می‌زنند؟ چرا روز قبلش یا روزهای قبل‌ترش این کار را نکرده بودند؟

«خانه دختر» مجموعه تصاویری متحرک است که اگرچه ادای آثار روشنفکری را درمی‌آورد، اما روشنفکرفریب است و شعاری و صدالبته مردانه و ضدزن.

 

پیوند کوتاه: https://www.cinemaroozan.ir/?p=44638
image_print
برچسب ها: پرویز شهبازیخانه دخترشهرام شاه حسینیمالاریامحمد شایستهنفس عمیق
نوشته قبلی

تعریض رییس حوزه هنری به بودجه 20میلیارد و خرده‌ای جشنواره‌های فجر: از کل بودجه حوزه بیشتر است!⇔پرسش: بودجه حوزه هنری چقدر کمتر از 20میلیارد است؟/حوزه برای تولید فیلمهایی نفروش مانند «دلبری» و «مهمان داریم» چقدر هزینه کرده؟/ در روزگار غلبه فضای سایبری و ریاضت اقتصادی بدنه جامعه، انتشار بدوی مجلاتی سنگین وزن و مصنع به کاغذ گلاسه اعلاء که مدام روی کیوسکها خاک می‌خورند، چقدر برای حوزه آب می‌خورد؟/ حمایت از جشنواره‌هایی مانند «رویش» چقدر برای حوزه هزینه‌زا بوده؟/چرا درباره ارزش مادی صدها سینمایی که در اختیارتان قرار داده شده چیزی نمی‌گویید؟

نوشته‌ی بعدی

دیدار نگار عابدی و حمیدرضا پگاه میزبان با مخاطبان «رقص پا» در پردیس کورش

مطالب مرتبط

پیمان جبلی و وحید جلیلی

پرسش رسانه اصولگرا از روسای تلویزیون⇐تحول بی‌مخاطب به چه ماند؟؟؟

29 آذر 1404

سینماروزان: روزنامه اصولگرای قدس در تحلیلی بر عملکرد مدیریتی پیمان جبلی-وحید جلیلی که با شعار تحول وارد سازمان شدند، پرسشی...

بنیاد سینمایی فارابی

تلاش برای همکاری با نسل‌های مختلف/اعلام فهرست تولیدات تازه‌ی فارابی+اطلاعات کامل درباره روند تولید این ۱۵ فیلم

18 آذر 1404

سینماروزان: در حالی که در سال‌های گذشته تازه بعد از اعلام اسامی فیلمهای جشنواره فیلم فجر بود که ارگانهای سینمایی،...

ایرج طهماسب

از بتهوون، پیکاسو، لبخند ژکوند و اسپایدرمن تا دفترچه‌ی مطلوبِ کیارستمی و مسیر اصغر فرهادی/ایرج طهماسب در کارگاه انتقال تجربه‌اش چه گفت؟

10 آذر 1404

سینماروزان: هنرمند برخلاف جهان علم از دل کوچک‌ترین جزئیات به روایت‌های بزرگ می‌رسد و همین موضوع‌محوری است که مسیر سینما...

نوشته‌ی بعدی
دیدار نگار عابدی و حمیدرضا پگاه میزبان با مخاطبان «رقص پا» در پردیس کورش

دیدار نگار عابدی و حمیدرضا پگاه میزبان با مخاطبان «رقص پا» در پردیس کورش

دیدگاه‌ها 1

  1. وحدت دوست می‌گوید:
    قبل 8 سال

    این فیلم را ندیده و به خوب و بد آن‌ کاری ندارم ولی‌ چند نکته در نوشتهٔ آقا یا خانم منتقد روشنفکر بود که اشاره کنم ..
    – فرموده‌اند “روشنفکر فریب”! .. توجه کردید؟ هر فیلم توقیفی لزوما نشانهٔ “مخالفت با دم و دستگاه” برای خوشایند جماعت طلبکار و خود روشنفکر بین نیست. در دوران قدیم هم فیلمهای کاباره‌ای‌ توقیفی داشتیم. ولی‌ مینوشتند به علت ابتذال توقیف شد ..
    – نتیجهٔ اخلاقی‌: برای اینکه فیلمی “روشنفکر پسند” باشد، باید توقیفی شود. فسیلانی همچون “مهرجو” به این امید فیلم را شروع میکنند که توقیف شود. چند فیلم اخیر ایشان که توقیفی نبود را حتما ملاحظه فرمودید! ..
    – شهبازی را نمی‌شناسم ولی‌ چند صحنه از یک فیلمش با “فروتن کبیر” در نقش طلا فروش را اینترنت دیدم. .. عالی‌ بود ..
    – از همه بازیگران انتقاد کرد، غیر از حامد بهداد .. چرا؟ به این دلیل که “حامد بهداد” همچون “فروتن کبیر” در سینمای امروز دو جواهر هستند، حتا در فیلم بی‌ ارزش هم میدرخشند.
    – در مورد مردان گرگ صفت، که اغراق و کلیشه می‌پندارید، به خانمی که در خیابان منتظر تاکسی ایستاده فقط ده دقیقه توجه کنید. یکصد و پنجاه ماشین شخصی‌ مردان نظر پاک و خیر پیش پایش ترمز کرده و خواهان کمک بی‌دریغ و بشردوستانه به او میشوند ..
    – امان از دست، این جماعت مثلاً روشنفکر، چه نویسنده، شاعر، نقد نویس، فیلم ساز و در یک کلمه “طلبکار” ..

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدها

  • فیلم تصادف ساده+حامد مظفری منتقد

    حامد مظفری در سینماتیک شرح داد: چرا «یک تصادف ساده» یک فیلم کاملا خودی است؟

    19 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 8 توئیت 5
  • ماجرای انتقادات ناصر تقوایی از کیمیایی و مهرجویی/در گزارش روزنامه اصلاح‌طلب آمد

    16 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • معرفی یک بانوی تهیه‌کننده به‌عنوان دبیر پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ١٠٠

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • تلاش برای همکاری با نسل‌های مختلف/اعلام فهرست تولیدات تازه‌ی فارابی+اطلاعات کامل درباره روند تولید این ۱۵ فیلم

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • فیلم «های‌کپی»؛ ملغمه‌ای low level!

    15 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • احضار به ساواک به‌خاطر یک کلاه!+مواجهه با خلخالی بابتِ سرقفلی ملک نماینده‌ی خلخال!++ماجرای گریه‌ی یک‌ساعته بابت نقش پُرمویی که مهرجویی به او داد/اصغر سمسارزاده در تازه‌ترین گفتگویش مطرح کرد

    14 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 6 توئیت 4
  • فوت اصغر نصیری؛ کارگردانی که عاشق سعید راد بود! 

    13 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 5 توئیت 3
  • چرا حواس‌تان نیست؟/پرسش لیلا حاتمی از مدیران سینمایی

    13 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 5 توئیت 3

آخرین مطالب

بیانیه خانه هنرمندان ایران در گرامیداشت استاد بهرام بیضایی/دانشمندی بی بدیل و بدون جایگزین را از دست دادیم

چرا بیضایی نتوانست هیچ کدام از ۳ اثر شیعی خود را بسازد؟/چرا فیلمنامه ابوالفضل(ع)بیضایی تولید نشد؟ +تشریح شرطِ نشدنیِ بیضایی برای ساخت فیلم قمر‌بنی‌هاشم(ع)

صدور پروانه برای کمال تبریزی، یک آقازاده‌، همکاری مدیر کاخ فجر۴۳ و بازیگر پوست شیر+صدور چهار پروانه دیگر

برگزیده «سیمرغ صدا» معرفی شد/ نشان تعهد رادیو به پاسداشت زبان فارسی

فقط کافیست دروغ نگویید/ «قدرت بی‌قدرتان» را بخوانید و بشنوید 

مرگ مولف!/بهرام بیضایی در ۸۷سالگی فوت شد

اکران «قاتل و وحشی» در جشنواره فیلم فجر۴۴؟/منوچهر شاهسواری توضیح داد

نشر گیلگمش پنج ساله شد/ گپ‌وگفتِ جریان هنر

افتتاحیه و اکران مردمی در زادگاه شهید/اصفهانی‌ها به دیدار «احمد» آمدند

رضا عابدینی بازیگر فیلم جدید محمدرضا اصلانی شد

تبلیغات

ویژه ها

چرا بیضایی نتوانست هیچ کدام از ۳ اثر شیعی خود را بسازد؟/چرا فیلمنامه ابوالفضل(ع)بیضایی تولید نشد؟ +تشریح شرطِ نشدنیِ بیضایی برای ساخت فیلم قمر‌بنی‌هاشم(ع)
خبر وسط

چرا بیضایی نتوانست هیچ کدام از ۳ اثر شیعی خود را بسازد؟/چرا فیلمنامه ابوالفضل(ع)بیضایی تولید نشد؟ +تشریح شرطِ نشدنیِ بیضایی برای ساخت فیلم قمر‌بنی‌هاشم(ع)

7 دی 1404

سینماروزان/حامد مظفری: با مرگ بهرام بیضایی با انبوه پیام‌های فیک و توخالی تسلیت از آدمهایی بی‌ربط مواجهیم که انگار فقط...

ادامه مطلب
صدور پروانه برای کمال تبریزی، یک آقازاده‌، همکاری مدیر کاخ فجر۴۳ و بازیگر پوست شیر+صدور چهار پروانه دیگر

صدور پروانه برای کمال تبریزی، یک آقازاده‌، همکاری مدیر کاخ فجر۴۳ و بازیگر پوست شیر+صدور چهار پروانه دیگر

7 دی 1404
مرگ مولف!/بهرام بیضایی در ۸۷سالگی فوت شد

مرگ مولف!/بهرام بیضایی در ۸۷سالگی فوت شد

6 دی 1404
اکران «قاتل و وحشی» در جشنواره فیلم فجر۴۴؟/منوچهر شاهسواری توضیح داد

اکران «قاتل و وحشی» در جشنواره فیلم فجر۴۴؟/منوچهر شاهسواری توضیح داد

6 دی 1404
رابعه مدنی(چپ) در کنار شیرین یزدان بخش و شیدا خلیق در "بوسیدن روی ماه"

مرگ شیرین یزدان‌بخش؛ مادری کاریزماتیک، مشابه مامان محترم خودم!

5 دی 1404
سریال مو به مو+میرسعید مولویان

سریال «مو به مو»؛ گستاخی لذیذ، نیم‌رخ پرویز و کاروبار ایرج میرزا!

4 دی 1404
فیلم «ماجراجویی در جزیره جیمزباند» با سام درخشانی و محسن کیایی به سینماها می‌آید

فیلم «ماجراجویی در جزیره جیمزباند» با سام درخشانی و محسن کیایی به سینماها می‌آید

3 دی 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم